بلندیهای بادگیر (زرکوب)

(208)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
13390

علاقه مندان به این کتاب
233

می‌خواهند کتاب را بخوانند
30

کسانی که پیشنهاد می کنند
53

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
6

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب بلندیهای بادگیر

نشر نی منتشر کرد:
بلندی های بادگیر روایت عشق است و انتقام، با شخصیت هایی که آمیزه لطافت و خشونت اند، مهر و کین، امید و بیم،... در مکانی که آن هم آمیزه ای است از گرما و سرما، روشنایی و تاریکی، تابستان طراوت بخش و زمستان اندوه بار. آیا خفته های این خاکِ آرام خواب زده هایی بی قرارند؟
امیلی برونته با همین داستان شورانگیز به بلندی های ادبیات صعود کرده است.
امیلی برونته در 21 آوریل 1818 در تورنتن (برادفرد)، یورکشر، شمال انگستان، به دنیا آمد. در سال 1820 افراد خانواده به هاوِرت، در همان یورکشر، کوچ کردند و پدر خانواده کشیش مقیم آن ناحیه شد و تا زمان مرگ این مقام را حفظ کرد. امیلی برونته خواهر کوچک تر شارلوت برونته و خواهر بزرگ تر ان برونته بود. امیلی مانند خواهرش شارلوت، در کاوِن بریج به مدرسه ی مخصوص دختران کشیش ها رفت. در سال 1838 معلم شد اما به سبب دشواری کارش آن را رها کرد. در سال 1842 برای یادگیری زبان فرانسه و آلمانی به بروکسل رفت و یک سال بعد به هاورت برگشت و با دو خواهرش مدرسه ای به راه انداخت اما شاگردی در مدرسه ی آن ها ثبت نام نکرد. در سال 1846 کتاب شعرهای شارلوت، امیلی و ان برونته با اسامی مستعار کِرِر، الیس و اکتن بِل منتشر شد. این کتاب نه فروش رفت و نه سروصدایی به پا کرد. رمان بلندی های بادگیر در سال 1847منتشر شد، اما با استقبال فوری خوانندگان روبه رو نشد. یک سال بعد، در سال 1848، امیلی برونته بر اثر بیماری سل از دنیا رفت. بعد از انتشار موفقیت آمیز جین ایر اثر شارلوت برونته در تابستان 1847، بلندی های بادگیر در زمستان همان سال منتشر شد، که بعداً کارشناسان و نقادان آن را یکی از بهترین رمان ها در تاریخ ادبیات انگلیسی به شمار آوردند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

بلندی های بادگیر

تصویر جلد کتاب بلندی های بادگیر

بخشی از کتاب بلندی های بادگیر:


کینه توزی مثل یک شمشیر دولبه است، زودتر از دشمن سینۀ خود فرد را سوراخ می‌کند.

کتاب بلندی های بادگیر (عشق هرگز نمی‌میرد) نوشتۀ امیلی برونته، نویسنده و شاعر بریتانیایی است که در سال 1847 و با نام مستعار الیس بل آن را منتشر کرد. در بلندی های بادگیر، امیلی برونته رئالیسم، رمانتیسم و نمادگرایی گوتیک را با هم ترکیب کرده و رمانی عاشقانه ساخته که مملو از روابط اجتماعی، عشق ورزی، کینه توزی و خصومت است. مضامینی مثل خیر در مقابل شر، هرج و مرج، نظم، دادخواهی، خیانت و انتقام نیز در طول داستان در هم تنیده شده‌اند. 

بلندی های بادگیر برونته متنی نمادین و روانشناختی دربارۀ ماهیت عشق است. داستان بلندی های بادگیر مربوط به دو خانوادۀ نجیب‌زاده و روابط آشفته‌شان با پسرخواندۀ ارنشاو به نام هیت‌کلیف و تأثیرش بر روی این دو خانواده می‌شود که بر تپه‌های یورکشر غربی زندگی می‌کنند. در ادامه شما را بیشتر با این اثر کلاسیک امیلی برونته آشنا خواهیم کرد.

معرفی کتاب بلندی های بادگیر اثر امیلی برونته 

بلندی های بادگیر اثر امیلی برونته با ترجمۀ رضا رضایی یکی از عاشقانه‌ترین، برجسته‌ترین و ماندگارترین رمان‌های برجستۀ ادبیات جهان است. در حال حاضر بلندی های بادگیر را یک اثر کلاسیک ادبیات انگلیسی در نظر می‌گیرند. نویسنده در این کتاب رویارویی شخصیت‌های داستان با فشارهای ذهنی و جسمی را به زیبایی به تصویر کشیده است. بلندی های بادگیر رمان مهمی برای عصر معاصر است. نویسنده در این کتاب جامعۀ قرن نوزدهم انگلستان را چنان صادقانه و دقیق به تصویر کشیده است که می‌توان آن را نمایی اجمالی از تاریخ نیز در نظر گرفت. 

تصویر زنان، جامعه و اختلاف طبقاتی شاید گواه دورانی بیگانه برای خوانندگان معاصر باشد اما با این وجود خوانندگان معاصر هنوز هم می‌توانند با احساسات و عواطف شخصیت‌های اصلی - هیت‌کلیف و کاترین – و همچنین شخصیت‌های فرعی داستان ارتباط برقرار کنند. شخصیت‌های برونته حقیقی‌اند، آن‌ها سوژه‌هایی با عواطف انسانی هستند اما رمان بلندی‌ های بادگیر فقط یک رمان عاشقانه و احساسی نیست. برونته در این رمان تلاش کرده تا زندگی و عشق و روابط پیچیده و آشفتۀ بین انسان‌ها را به تصویر بکشد. بسیاری از منتقدانْ سبک، تصویر سازی و انتخاب واژگان برونته را تحسین کرده‌ و معتقدند که بلندی های بادگیر در واقع شعری است که به صورت نثر در آمده است.

خلاصۀ داستان

وادرینگ هایتس (Wuthering Heights) عنوان اصلی این رمان است که در واقع به عمارت خانوادگی ارنشاو اشاره دارد. عمارتی که بر بلندی‌های تپه‌ماهورهای یورکشر غربی بنا و محلی به شدت بادگیر است. این تندبادها استعاره‌ای از فضای شلوغ داستان بلندی ‌های بادگیر نیز هستند. داستان کتاب بلندی های بادگیر از سال 1801 و ورود آقای لاکوود به عمارت وادرینگ هایتس آغاز می‌شود. آقای لاکوود مستأجر جدیدی است که به دیدن صاحبخانه‌اش هیت‌کلیف در تپه ماهورهای دور افتاده می‌رود. در آن‌جا با صاحبخانۀ نچسب، زنی جوان، جوزف خدمتکار بدخلق و جوان بی‌سوادی آشنا می‌شود که مانند خدمتکارها صحبت می‌کند. همۀ این افراد عبوس بوده و چندان نیز مهمان‌نواز نیستند. موقع برگشت، لاکوود می‌بیند که برف سنگینی باریده و بنابراین تصمیم می‌گیرد شب را در این خانه سپری کند. 

لاکوود آن شب دفتر خاطرات کاترین ارنشاو را در اتاقی که به او داده‌اند پیدا می‌کند و بعد از خواندن دفترچه کابوسی می‌بیند که در آن کاترین شبح‌وار التماس می‌کند بگذارد از پنجره وارد اتاق شود. هیت‌کلیف با فریادهای ترسناک لاکوود از خواب بیدار شده و مضطرب می‌شود. لاکوود تصمیم می‌گیرد در همان برف و بوران سنگین به محل اقامت خودش برگردد. او از شدت سرما بیمار شده و گرفتار بستر می‌شود. نلی دین، خدمتکار او، در دوران نقاهت لاکوود داستان عجیب‌وغریب خانوادۀ ارنشاو و سرگذشت هیت‌کلیف را برایش تعریف می‌کند.

دربارۀ نویسندۀ کتاب بلندی های بادگیر

تصویر نویسنده کتاب بلندی های بادگیر

امیلی جین برونته، رمان‌نویس و شاعر، در سال 1818 در یورکشر، انگلستان به دنیا آمد. بلندی های بادگیر تنها رمان اوست و به خاطر همین تک کتاب شهرت جهانی یافته است. برونته همچنین کتاب شعری را به همراه خواهرانش شارلوت و آن منتشر کرد که می‌توان نبوغ شعری‌اش را در آن دید. امیلی پنجمین فرزند خانواده بود. خانوادۀ برونته ابتدا در روستای تورنتن در یورکشر غربی زندگی می‌کردند و بعداً به روستای هاورث نقل مکان کردند. در هاورث بود که بچه‌های خانواده فرصتی برای شکوفا شدن استعدادهای ادبی‌شان یافتند. 

وقتی امیلی سه ساله بود مادرش را بر اثر سرطان از دست داد. خواهران بزرگتر و برادرش همگی زیر هشت سال داشتند و آن، خواهر کوچکترش نیز یک ساله بود. بچه‌ها را خاله‌شان الیزابت بزرگ کرد. بچه‌های خانوادۀ برونته در کودکی در خانه آموزش دیدند. دو خواهر بزرگتر پس از بازگشت از مدرسۀ شبانه‌روزی بر اثر سل از دنیا رفتند که این حادثه پس از مرگ مادرشان تاثیر بدی روی بچه‌ها گذاشت. در سال 1835 شارلوت توانست معلم مدرسۀ روهد شود و امیلی هم به عنوان دانش‌آموز همراهش به آن‌جا نقل مکان کرد اما بسیار دلتنگ خانه شد و فقط توانست سه ماه در آن‌جا بماند.

در سال 1838 امیلی خودش به مدت شش ماه معلم مدرسه‌ای در لاوهیل شد اما پس از سختی کشیدن بسیار از شغلش استعفا داد. دقیقاً مشخص نیست که امیلی نوشتن بلندی‌های بادگیر را از چه زمانی شروع کرد اما ممکن است مدت زیادی را صرف نوشتن این رمان کرده باشد. برونته با تراژدی‌های یونانی آشنا و لاتین‌شناس خوبی بود و شاعرانی مانند جان میلتون و ویلیام شکسپیر نیز تأثیر ویژه‌ای بر روی آثارش گذاشتند. در واقع می‌توان رد آثار شکسپیر مثل شاه لیر و رومئو و ژولیت را به وضوح در بلندی‌ های بادگیر حس کرد. امیلی برونته در دسامبر سال 1848 و در 30 سالگی درگذشت.

دربارۀ مترجم کتاب بلندی های بادگیر

رضا رضایی مترجم کتاب بلندی‌ های بادگیر، در سال 1335 در شهر ساری به دنیا آمد. رشته‌اش مهندسی مکانیک بود اما آن را نیمه کاره رها کرد. همچنین این مترجم سابقاً عضو تیم ملی شطرنج بوده است. وی کتاب‌های زیادی را ترجمه کرده و سال‌هاست به طور حرفه‌ای به ترجمۀ آثار ادبی کلاسیک پرداخته است. از جمله ترجمه‌های ماندگارش می‌توان به ترجمۀ کتاب‌هایی مثل شرلی و جین ایر از شارلوت برونته، گتسبی بزرگ از اسکات فیتزجرالد و سری رمان‌های جین آستن اشاره کرد.

تصویر مترجم کتاب بلندی های بادگیر

واکنش ها به کتاب بلندی های بادگیر

کتاب بلندی های بادگیر به هیچ‌وجه با اخلاق ویکتوریایی و ارزش‌های مذهبی و اجتماعی آن زمان سازگار نبود و همین بحث‌برانگیز شد. منتقدان پس از انتشار به هیچ‌وجه از این رمان استقبال نکردند. خوشبختانه مخاطبین از سال 1847 تا به‌حال تغییرات اساسی کرده‌اند و اکنون هم منتقدان و هم خوانندگان این اثر منحصر به فرد امیلی برونته را می‌ستایند. جامعۀ ویکتوریا در آن زمان به هیچ‌وجه شخصیت‌ها و واقعیت‌های خشن را نمی‌پذیرفت اما بعداً مخاطبان استفاده از جنبه‌های نامطلوب زندگی انسان در ادبیات را هم درک کردند و هم بیشتر پذیرای آن بودند.

همچنین شرایط روز جامعه در ابتدا مانع از آن شده بود که امیلی برونته کتاب را با نام خودش به انتشار برساند. آثار نویسندگان زن معمولا با استقبال ناشرین و خوانندگان روبه‌رو نمی‌شد. به همین دلیل رمان بلندی های بادگیر در ابتدا با اسم مستعار و مردانۀ الیس بل به دست چاپ سپرده شد.

مضامین اساسی کتاب بلندی های بادگیر

اخلاقیات و مذهب
برخی از منتقدان اولیۀ دورۀ ویکتوریا معتقد بودند که بلندی های بادگیر پُر از خشونت و غیراخلاقی ا‌ست. ظاهراً «محدودیت‌های زبانی» رمان‌نویسان آن دوره هیچ اهمیتی برای امیلی برونته نداشته است. شخصیت‌های برونته در داستان بلندی های بادگیر همگی از الفاظ نامناسب استفاده می‌کنند. گرچه پدر برونته معاون کشیش بود و بچه‌هایش را با تعالیم مذهبی بزرگ کرده بود اما امیلی خودش توجه چندانی به مسائل مذهبی نداشت و از این عنصر در رمان خود استفاده نکرده است، برای مثال تنها یک شخصیت شدیداً مذهبی در رمان بلندی های بادگیر حضور دارد. با این‌حال باز هم برونته به طور منظم در کلیسا حضور می‌یافت و تا آن‌جا که می‌دانیم هرگز به صورت آشکار چیزی در انتقاد به مذهب مرسوم آن زمان ننوشته است. 

عشق و نفرت
طبق نظرسنجی سال 2007 در بریتانیا، بلندی های بادگیر عاشقانه‌ترین داستان تمام دوران معرفی شد. با این‌حال برخی از طرفداران رمان معتقدند که بلندی های بادگیر به هیچ‌وجه عاشقانه نیست. برخی دیگر معتقدند که بلندی های بادگیر با این‌که یکی از عاشقانه‌ترین داستان‌های زبان انگلیسی است اما در عین حال شخصیت‌ اصلی‌اش به طرز وحشیانه‌ای رفتارهای انتقام‌جویانه دارد. 

در واقع نویسنده در بلندی های بادگیر به ذات عشق پرداخته که می‌تواند هم رمانتیک و هم دوستانه باشد. برونته به بهترین وجه عشق در مقابل نفرت را در رمانش به تصویر کشیده است. مهم‌ترین رابطه در این رمان، رابطۀ بین هیت‌کلیف و کاترین است. ماهیت عشق‌شان فراتر از عشقی است که بیشتر مردم می‌شناسند. در واقع گویی عشق‌شان از جنبۀ زمینی‌اش فراتر است و بر هر چیز دیگری در جهان برتری دارد اما هیچ‌کدام از این دو شخصیت ماهیت واقعی عشق‌شان را درک نکرده‌اند و در واقع به یکدیگر و خودشان خیانت می‌کنند.

انتقام
در کنار عشق، انتقام نیز یکی از مضامین اساسی داستان بلندی های بادگیر است. در سرتاسر رمان، دو مسئله وسواس فکری شخصیت هیت‌کلیف می‌شود. یکی از این وسواس‌های فکری عشقش به کاترین و دیگری نیازش به انتقام است. دغدغه‌های کاترین در این کتاب به جوهرۀ زندگی‌اش تبدیل می‌شوند با این‌حال در نهایت هیت‌کلیف خود باعث از بین رفتن عشق می‌شود. عشق هیت‌کلیف به کاترین باعث می‌شود بعد از مرگ آقای ارنشاو بتواند رفتارهای برادر کاترین، هیندلی را تحمل کند اما وقتی متوجه می‌شود که هیچ‌وقت نمی‌تواند با کاترین ازدواج کند آن‌جا را ترک می‌کند و سال‌ها بعد وقتی ثروتمند شد به یورکشر برمی‌گردد. 

هیت‌کلیف نهایت سعی‌اش را می‌کند تا به جامعه‌ای بپیوندد که حالا کاترین عضوی از آن است اما کاترین همسرش، ادگار را به هیت‌کلیف ترجیح می‌دهد. وسواس فکری هیت‌کلیف برای گرفتن انتقام از همسر کاترین و هیندلی ظاهراً بیش از احساس عشق‌اش است و برای همین هیچ‌وقت نمی‌تواند کاترین را به‌خاطر ازدواجش با ادگار ببخشد. هیت‌کلیف که همیشه عشقش را به کاترین ابراز کرده بود، دغدغۀ اصلی‌اش انتقام می‌شود و حتی به پسر خودش و دختر کاترین نیز رحم نمی‌کند و سعی می‌کند زندگی تمام افراد اطرافش را ویران کند. دنیای هیت‌کلیف سیاه و سفید و دنیایی از داشته‌ها و نداشته‌هاست. هیت‌کلیف می‌خواهد از تمام کسانی که او را نپذیرفتند انتقام بگیرد و احساس انتقامش قدرتمند‌تر از عشق است.

دوران کودکی
دوران کودکی را نیز می‌توان موضوع اصلی بلندی های بادگیر در نظر گرفت. برونته کاملاً از تأثیر دوران کودکی بر شخصیت افراد آگاه بوده و در واقع به کاوش تأثیرات دوران کودکی بر شکل‌گیری شخصیت‌ها پرداخته است. شخصیت‌های برونته شدیداً تحت تأثیر دوران کودکی و حوادثش قرار گرفته‌اند.

نژاد
مخاطبین همیشه در مورد نژاد یا قومیت شخصیت هیت‌کلیف بحث کرده‌اند. نویسنده، هیت‌کلیف را یک کولی‌ با پوست تیره و «لاسکار کوچک» خطاب می‌کند که در قرن نوزدهم اصطلاحی برای توصیف ملوانان هندی بود. آقای ارنشاو، هیت‌کلیف را «تاریکی‌ای که انگار از جانب شیطان آمده» خطاب می‌کند و نلی دین، خدمتکار خانه، در مورد هیت‌کلیف حدس و گمانش را این‌گونه بیان می‌کند: «چه کسی می‌داند شاید پدرت امپراتور چین و مادرت یک ملکۀ هندی باشد؟» حتی برخی طرفدارها معتقدند که شاید هیت‌کلیف برده‌ای بوده که توانسته فرار کند. اما همین تفاوت نژاد است که سرنوشت هیت‌کلیف را رقم می‌زند.

امتیازات

کتاب بلندی های بادگیر در سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 و در سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 را به دست آورده است.

حواشی حول محور کتاب

بلندی‌های بادگیر تبدیل به سریال، فیلم سینمایی، اپرا و تئاتر موزیکال شده و بارها به روی صحنۀ تئاتر رفته است. معروف‌ترین و جدیدترین اقتباس بلندی های بادگیر مربوط به فیلمی به کارگردانی آندریا آرنولد است که در سال 2011 اکران شد. کایا اسکولاریو و جیمز هاوسون به عنوان شخصیت‌های اصلی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

تصویر کتاب بلندی های بادگیر

تحلیل سی بوک از کتاب بلندی های بادگیر

خوانایی کتاب و روان بودن 
بلندی‌ های بادگیر داستانی بی‌همتا است اما شخصیت‌های زیادی هم دارد و به دلیل تشابه اسمی شخصیت‌ها بهتر است سعی کنید کتاب را با حوصله و با دقت بخوانید. 

مدت زمانی که طول می‌کشد بخوانی
خواننده‌ای با سرعت متوسط (250 کلمه در دقیقه) حدوداً 4 ساعت طول می‌کشد تا کتاب را به طور کامل مطالعه کند.

شرایط تهیۀ کتاب
می‌توانید کتاب بلندی های بادگیر را با ترجمۀ رضا رضایی و چاپ نشر نی همراه با تخفیف ویژه از فروشگاه آنلاین سی‌بوک تهیه نمایید.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (12)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • پریسا زنده بودی
    • پاسخ به نظر

    در مجموع کتاب رو دوست داشتم و از ترجمه آقای رضایی هم سپاسگزارم. اما بیشتر از اینکه عشق دریافت کنم از این کتاب، مدام رفتارهای غیرمنتظره و شخصیت های روانی دیدم و عصبی شدم.

  • تصویر کاربر

    • فرزانه یاری
    • پاسخ به نظر

    یکی از خوبان ادبیات کلاسیک جهان ترجمه های آقای رضایی هم که بسیار خوب و روان هستن.

  • تصویر کاربر

    • الناز نیک نژاد
    • پاسخ به نظر

    رمان کاملا غیر قابل پیش بینی... خوندش رو حتما پیشنهاد میکنم و ترجمه اقای رضایی بسیار عالی و روون بود

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4

بریده ای از کتاب (9)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • آیناز شکری
    • 1

    فراموش نکن که خوش قلبی تو را قشنگ می کند و در نظر دیگران زیبا جلوه می دهد حتی اگر رنگت سیاه باشد.

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • 1

    الان برایم کسر شأن است که با هیث کلیف ازدواج کنم؛ او نباید بفهمد که چقدر عاشقش هستم، نه فقط به خاطر اینکه خوش سیماست بلکه چون بیش از من شبیه خود من است. روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یک جنس است.

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • 1

    من قلبت را نشکسته‌ام، خودت آن را شکسته‌ای؛ و با شکستنش، قلب من را نیز شکسته‌ای.

  • 1
  • 2
  • 3
عیدی