

انتشارات چشمه منتشر کرد:
اولين رمان کتايون سنگستاني يک رمان اجتماعي است با رگههايي از طنزي تلخ. رمان روايت تکهاي از روزگار دختر جوان دانشجويي است که براي معاش کار ميکند. از کار در توليديهاي خاک گرفته بگير تا نوشتن رمانهاي زرد عاشقانه. او تئاتر خوانده و ناکام مطلق است در رشتهاش. زندگياش به سختي ميگذرد و با مادر و خواهرش سر هزينههاي خانه بحث و جدل دارد. اين شخصيت در جستوجوي امنيت عاشق هم ميشود و تناقضها و در هم پيچيدگيهاي زندگياش چنان زياد است که عملا خود را تنها مييابد مقابل جهان. او بايد کاري بکند...
سنگستاني در نخستين رمانش از يک ساختار رئاليستي گزنده و طنزآلود استفاده ميکند تا جهان خرد و تحقير شدهي يک قهرمان معمولي را به تصوير بکشد که در تنگناهاي اجتماعي و معيشتي گرفتار شده. او اين شخصيت را به خيابانهاي تهران ميفرستد تا پرسه بزند، راه برود و مدام اتفاقهاي ريز و درشت را تجربه کند. قهرماني که نه آرمان گراست نه گمان ميکند جهان منتظر کشف اوست. بلکه دختري است تنها، کنجکاو و دست تنگ که ميخواهد با اين جهان روبهرو شود. روايتي از يک جوان بودگي مفرط که درش زباني خاص ميسازد اين نويسندهي جوان... رماني پرماجرا که هندسهاي جديد براي زيستن قهرمان تنهايش ميسازد. هندسهي يک جلبک رها شده...
فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













