%17


دفعات مشاهده کتاب
393
علاقهمندان به این کتاب
1
میخواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد میکنند
0
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات مرواريد منتشر کرد: زدم زير خنده، بعد به لرز افتادم و برف را از تنم تکاندم. فکر کردم بروم زنگ يکي از خانهها را بزنم و کمک بگيرم، حتي ميتوانستم شب توي پارکينگ بمانم. پارکينگ خانهي شهريور، ماشين بزرگ آبي رنگش، زنداني و زندانبانش. مرگ را ميديدم که دارد از پشت پردهي برف و مه پيش ميآيد. صداي پاهايش را ميشنيدم و و حرکتش که هواي اطرافم را جابهجا ميکرد. پاهاي خشکم را حرکت دادم. داشتم راه ميافتادم سمت يکي از خانههاي چراغ خاموش که صورت و گردنم گرم شد. رخوتي به جانم افتاد و سرجايم آرام گرفتم. مايعي مثل آب گرم دوش به پشت و سينهام راه گرفت و گرمي ديگري از ميان پاهايم جوشيد و تنم را جان داد. فروشگاه اينترنتي 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9789641914716
زبان کتاب
انگلیسی ، فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
304 صفحه
نوبت چاپ
1
وزن
290 گرم
سال انتشار
1396
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده








































