

آشپزخانه مارگریت
انتشارات بهجت منتشر کرد: اين کتاب به واقع نه يک رمان است و نه يک کتاب آشپزي. همان صورت واقعي و جريان رونده و سيال ذهن مارگرين دوراس است که هرگز در يک جا متوقف نميشود. يادداشتهاي پراکندهاي است که در زمان و موقعيتهاي مختلف نگاشته شده و دو وجه مختلف اما مکمل از يک فرد را باز مينماياند. در اين نوشتهها با تماميت انساني يک نويسنده مواجه هستيم: يک زن فرهيخته، يک مادر و يک دوست صميمي که بخش بزرگي از حواس زنانهاش را در يادداشتهاي روزمرهي خود ثبت ميکند. جهاني پر از نوعي دوگانگي وآميزهاي از حواس غريزي و انديشمند: گاه درست در ميانهي يادداشت کردن دستوريک غذا، نويسندهي متفکر و گاه تلخ، بر مادري که آشپزي ميکند غالب ميشود و واژگان را چنان در خيال ميپروراند که همهچيز از يک دستور سادهي آشپزي به جهاني در هم پيچيده کشيده ميشود. موضوع يادداشتها همواره حول آشپزي کردن، تهيهي خوراک و يا آنچه در حين خوردن چيزي به ذهن نويسنده آمده ميچرخد، اما تفسيرهاي دوراس در تمامي اين لحظات همان تصاويري است که از او به عنوان يک نويسندهي پيشرو ميشناسيم. او در يادداشتهاي پراکندهي خود نگران غذاي مخاطبي است که شايد روزي نوشتهي او را بخواند و نگران اين است که غذاي او براي مهمانها کم نيايد، شور يا شيرين نشود، نسوزد...و اينها را با چنان نگارش دوستانهاي مينگارد که گويي در زمان حال، حاضر و هويدا، در گفتو گويي دوستانه با شما سخن ميگويد. در قالب يک کتاب آشپزي نمينگارد، فقط در چند مورد اندازه و پيمانه ميدهد، در باقي موارد همهچيز را به عهده خواننده ميگذارد. در بين دستورهاي غذايي درد دل ميکند، خاطرهاش را از آن غذا ميگويد...انگار او روزي را در کنار شما نشسته، دستور پخت يک خوراک را بدون آداب و تشريفات و اندازه به شما ميدهد، ميخندند و قهقه ميزند و گاه در خاطرات بسيار دور فرو ميرود...و در تنهايي و خيالپردازي، همراه با بوي غذا و بخاطر عطر آگين آب جوشيده، همان چيزي که بسياري از زنان آن را در زمان آشپزي کردن تجربه کردهاند پرسه ميزند. فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













