نامه های زندان (مروری بر خاطرات)

انتشارات اختران منتشر کرد: ... هادي جان... حتما تو مهربانم براي خودت برنامه­اي دقيق داري! هرچه بر ميزان کار و فعاليت بيفزايم، خود را خوشحال­تر و سبکبارتر احساس مي­کنيم. دلم مي­خواهد تو عزيزم در برنامه­ات آن­قدر «کار» گنجانده باشي که هر روز خود را مشغول­تر از روز پيش احساس کني و از گذراندن لحظه­هايت کاملا راضي و خشنود باشي. به نظر من «کار» مي­تواند هر نوع فعاليت مثبت و سازنده باشد. حالا که تو مهربانم دوران محکوميتت را طي مي­کني و در زندان هستي نتيجتا «کار» هايت بسيار محدود است. عمده­ي فعاليت تو صرف مطالعه مي­شود و مطالعه­ات نيز به جهت در بند بودنت محدود است، يعني هر نوع کتاب به راحتي در دسترست نيست و خلاصه شرايط تو، شرايط محدودي است. بودن در سلول آن هم براي سال­ها، خود نوعي خستگي ايجاد مي­کند... اما عزيزم من مي­دانم که تو بي­همتا همسرم در وراي همه­ي اين محدوديت­ها آن­قدر پرتلاش و با شوق برنامه­هايت را، گرچه محدود و مختصر است، دنبال مي­کني، که از اين لحاظ زبانزد هستي و به همين جهت به تو افتخار مي­کنم. من از پشت هزاران ديواري که بين من تو فاصله افکنده، از تو انرژي و نيرو مي­گيرم، از تو مي­آموزم که صبورانه و پرتوان از زندگي بهره گيرم.، بسازم براي آينده­ي مشترکمان، خلق کنم و راهگشا باشم. فروشگاه اينترنتي 30بوک