استعاره ها از کجا می آیند

انتشارات آگه منتشر کرد: نظريه استعاره مفهومي را مي­توان ديدگاهي از استعاره در نظر گرفت که در آن ساختمان معناي استعاري صرفا به اين نکته مي­پردازد که چگونه استعاره­ها از هم­بستگي در تجربه يا از شباهت بين حوزه­هاي تجربي برمي­خيزند. در هر دو، معناي استعاري را مي­توان مشتق از يک مجموعه متناظر يا نگاشت، منظم ميان اين دو جنبه تجربه در نظر گرفت. اما شواهد موجود نشان مي­دهد که اين گفته ساده­انگارانه و نارساست، و يک ديدگاه پيراسته­تر مورد نياز است. آن جنبه از ساختمان معناي استعاري که بايد مورد بررسي قرار بگيرد حول موضوع بافت و اين­که چه­گونه در درک و خلق استعاره نقش بازي مي­کند دور مي­زند. به علاوه، نشان مي­دهم که ساختمان استعاره مفهومي شديدا وابسته به بافت و شامل دو موضوع به هم نزديک (اگر نه يک­سان) در مورد بافت است که از دو زاويه متفاوت انتخاب شده­اند: يکي از جانب شخصي که تلاش مي­کند استعاره را در بافت درک کند (مفهوم­ساز2) و ديگري از طرف کسي که استعاره را در بافت توليد يا خلق مي­کند (مفهوم­ساز1). در اين­جا هدف من اين است که مفهوم بافت را در ارتباط با استعاره مورد بحث قرار دهم، گرچه در اين مرحله فقط مي­توانم يک ايده بسيار خام از آن به دست بدهم -روي هم­رفته، توصيف نقش بافت در ساختمان معناي استعاري هدف عمده و نهايي اين کتاب است. تعريفي از بافت که من براي هدف­هاي خود از همه مناسب­تر يافتم از فون دايک (5:2009) است: «... بافت چيزي است که8 مرتبط با موقعيت اجتماعي خود شرکت­کنندگان تعريف مي­شود». (برگرفته از فصل يکم) فروشگاه اينترنتي 30بوک