فرار از جزیره (پرتقال)

(2)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
452

علاقه مندان به این کتاب
6

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب فرار از جزیره

انتشارات پرتقال منتشر کرد:
جاناتان از جایی در تاریکی صدایی شبیه خرناس شنید. بعد، در تاریکی محض، صدای تق تق عصا به او نزدیک تر شد. در سلول کناری، والتر بی صدا به تختش برگشت. جاناتان به میله ها چسبیده بود، سرش را به اطراف می چرخاند، اما چیزی نمی دید. صدای تق تق به سمت او حرکت می کرد.
صدا بالاخره متوقف شد. به خاطر انعکاسش در محوطه ی سنگی، جاناتان نتوانست تشخیص دهد صدا کجا متوقف شده بود. وسط محوطه یا چند سانتی متر مانده به او، نفسش را حبس کرد و منتظر ماند. صدای خرناس شنید و ناگهان هجوم موجی از آب یخ گیجش کرد. آب به صورتش پاشید و تمام لباس هایش خیس شد. نفسش از شدت سردی آب بند آمد. آقای مانگلی، با صدایی شبیه هیس هیس ماری در حال مرگ، گفت: "حرف نباشه. توی سطل بعدی آب نیست."
صدای تق تق عصا دور و محو و بعد همه جا ساکت شد. جاناتان از سرما می لرزید و دندانهایش به هم می خورد. برگشت و به طرف تختش رفت.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • paniya
    • پاسخ به نظر

    من این کتاب رو خیلی وقت پیش خوندم. برای بچه های کوچیک خوبه ولی برای من بی مزه بود.البته شاید بقیه دوست داشته باشنش

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی