30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان خارجی
خواهران کوچک ایلوریا و مرد کت شلوار مشکی

خواهران کوچک ایلوریا و مرد کت شلوار مشکی

(6)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
294

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خواهران کوچک ایلوریا و مرد کت شلوار مشکی

انتشارات افراز منتشر کرد:
مجموعه ی برج تاریک به این صورت آغاز می شود که رولند اهل گیلیاد، آخرین هفت تیر کش شریف دنیایی خسته و به گونه ای شگرف، تغییر یافته در جهت منفی، در پی جادوگری سیاه پوش است. مدت هاست که رولند به دنبال والتر است. در قسمت اول این مجموعه، او سرانجام به والتر می رسد. هرچند ماجرای این داستان-خواهران کوچک ایلوریا-زمانی اتفاق می افتد که رولند هنوز در پی یافتن رد و اثری از والتر است...
روزی از روزها داشتم با یکی از دوستانم صحبت می کردم، او در بین حرف هایش به این نکته اشاره کرد که پدربزرگش اعتقاد داشته-کاملا ایمان داشته، ایمانی راسخ-که با چشم های خودش شیطان را در جنگل دیده، سال ها پیش، اوایل قرن بیستم میلادی. پدربزرگ دوستم گفته بود، شیطان قدم زنان از داخل جنگل بیرون آمده، و درست مثل آدمی معمولی شروع کرده بوده به صحبت کردن با او. پدربزرگ که خودش را از تک و تا نینداخته و خم به ابرو نیاورده بوده، متوجه می شود، مردی که از جنگل بیرون آمده، جفتی چشم سرخ درخشان و شعله ور دارد، و بویی شبیه بوی گوگرد نیز ازش به مشام می رسیده. پدربزرگ دوستم خودش را متقاعد می کند که اگر شیطان بو ببرد که پدربزرگ حقیقت را فهمیده، و از قضیه ی شیطان بودن او آگاه شده، درجا می کشدش، بنابراین تصمیم می گیرد، وانمود کند که اوضاع روبه راه است و متوجه هیچ چیزی نشده، و به این صورت خیلی عادی مدتی با شیطان حرف می زند، تا این که بالاخره می تواند، فلنگ را ببندد و برود. برای نوشتن داستان مرد کت و شلوار مشکی از خاطره ی دوستم الهام گرفتم...
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی