165 قصه شبانه از حیوانات (1)

انتشارات پيام بهاران منتشر کرد:
روزگاري در يک جنگل گروهي از پرندگان با هم زندگي مي کردند، در بين پرنده ها يکي از همه باهوشتر بود به همين خاطر او را به عنوان رئيس انتخاب کرده بودند. يک روز که هوا خيلي گرم شده بود رئيس گروه به بقيه گفت: (ما مي تونيم بريم و توي کلبه بالاي کوه زندگي کنيم. اونجا هوا خيلي خنکه.) همه قبول کردند و با هم به راه افتادند.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک