%17
خاطرات دکتر محمد علی مجتهدی
3٫0
(8)
0 نظر
نویسنده:
قیمت:
166٬000 تومان
200٬000
دفعات مشاهده کتاب
2346
علاقه‌مندان به این کتاب
20
می‌خواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد می‌کنند
2
کتاب را پیشنهاد نمی‌کنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات بازتاب نگار منتشر کرد:
دکتر محمد علي مجتهدي (1376-1287) يکي از برجسته ترين چهره هاي آموزشي و فرهنگي ايران معاصر است: استاد دانشگاه تهران، مدير پرآوازه ي دبيرستان البرز (1357-1324)، و بنيادگذار دانشگاه صنعتي شريف. او به رياست چند دانشگاه ديگر هم رسيد.
خاطره ها و تجربه هاي تلخ و شيرين و بسيار خواندني او به صورت گفت و گو در سلسه (طرح تاريخ شفاهي ايران) (مرکز مطالعات خاورميانه، دانشگاه هاروارد) تنظيم شده است.
گفت و گو کننده و ويراستار، دکتر حبيب لاجوردي، در دانشگاه هاي ييل؛ هاروارد، و آکسفورد درس خوانده بود و رياست اين طرح را برعهده داشت.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9789648323347
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
205 صفحه
نوبت چاپ
3
وزن
240 گرم
سال انتشار
1401
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقه‌ات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
معتقد به این هستم که فکر این جوان‌ها را نباید محدود کرد که حتماً آن چیزی که من معتقداتم است در او تزریق کنم.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
...به خودم می‌گفتم از این راه می‌روم جلو. یک دسته جوان تربیت می‌کنم- جوان متکی به نفس و منظم و مرتب و فاضل هدایت می‌کنم. رضایت خاطر من این بود. رضایت خاطر مادی نبود....
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
پدری این پسر را آورده به من سپرده. اگر پولش را به من می‌سپرد و من می‌خوردم یا خرج می‌کردم یا دزد می‌زد، در نهایت می‌گفتم آقا بیا ببین منفعت چه‌قدر می‌دهند بکش رویش. من نقد ندارم به شما بدهم. به اقساط به شما می‌پردازم. ولی اگر این جوان معیوب بشود، من چه کار کنم چه خاکی به سر بریزم هیچ راهی ندارم. این طرز فکرم بود.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
من اهل این صحبت‌ها نبودم به جز محبت. البته هر کسی خلاف می‌کرد شدیداً و پدرانه تنبیه می‌کردم. آن را هم ملاحظه نمی‌کردم به چه کسی وابسته بود. ولی وقتی خلافی نبود، تقی را بر علی ترجیح نمی‌دادم- به علت این که پسر وزیر یا پسر وکیل است یا پسر من یا فلان حزب و فلان دسته است.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
پاکت را می‌گذاشتم و می‌گفتمآقا، فرمایش‌تان را بفرمایید. اگر بتوانم انجام بدهم، انجام خواهم داد بدون خواندن این کاغذ. اگر هم نتوانم انجام بدهم، این کاغذ از هر کجا آمده باشد نمی‌توانم انجام بدهم. این روش من بود، این است که کسی برای من کاغذ سفارشی نمی‌آورد.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
عده‌ای از فارغ‌التحصیل‌های دبیرستان البرز علاوه بر این که در دروس‌شان خیلی موفق بودند، در اثر زحمات معلمین، نه بنده، برجسته شدند. من چرخ پنجم دبیرستان بودم. معلمین‌شان بودند که این‌ها را هدایت می‌کردند.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
معلم در زندگی از جاده راستی و حقیقت نمی‌تواند خارج شود. اگر خدای نکرده قبل از تدریس، قبل از معلمی، من راه کج می‌رفتم، در این سنوات مجبور شدم راه راست بروم.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
من طرز فکرم این است که جوان‌های ما زیر چادر هم حتا باشند باید به این‌ها تعلیم بدهیم. من قصدم این نیست که حتماً اول ساختمانی بکنم. مرمر بگذارم. بعد مغز آن‌ها را مرمری بکنم. می‌گویم اول مغز آن‌ها مرمری می‌کنم، بعد آن‌ها ساختمان های مرمری بسازند.
بریدهها (13)
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
معتقد به این هستم که فکر این جوان‌ها را نباید محدود کرد که حتماً آن چیزی که من معتقداتم است در او تزریق کنم.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
...به خودم می‌گفتم از این راه می‌روم جلو. یک دسته جوان تربیت می‌کنم- جوان متکی به نفس و منظم و مرتب و فاضل هدایت می‌کنم. رضایت خاطر من این بود. رضایت خاطر مادی نبود....
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
پدری این پسر را آورده به من سپرده. اگر پولش را به من می‌سپرد و من می‌خوردم یا خرج می‌کردم یا دزد می‌زد، در نهایت می‌گفتم آقا بیا ببین منفعت چه‌قدر می‌دهند بکش رویش. من نقد ندارم به شما بدهم. به اقساط به شما می‌پردازم. ولی اگر این جوان معیوب بشود، من چه کار کنم چه خاکی به سر بریزم هیچ راهی ندارم. این طرز فکرم بود.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
من اهل این صحبت‌ها نبودم به جز محبت. البته هر کسی خلاف می‌کرد شدیداً و پدرانه تنبیه می‌کردم. آن را هم ملاحظه نمی‌کردم به چه کسی وابسته بود. ولی وقتی خلافی نبود، تقی را بر علی ترجیح نمی‌دادم- به علت این که پسر وزیر یا پسر وکیل است یا پسر من یا فلان حزب و فلان دسته است.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
پاکت را می‌گذاشتم و می‌گفتمآقا، فرمایش‌تان را بفرمایید. اگر بتوانم انجام بدهم، انجام خواهم داد بدون خواندن این کاغذ. اگر هم نتوانم انجام بدهم، این کاغذ از هر کجا آمده باشد نمی‌توانم انجام بدهم. این روش من بود، این است که کسی برای من کاغذ سفارشی نمی‌آورد.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
عده‌ای از فارغ‌التحصیل‌های دبیرستان البرز علاوه بر این که در دروس‌شان خیلی موفق بودند، در اثر زحمات معلمین، نه بنده، برجسته شدند. من چرخ پنجم دبیرستان بودم. معلمین‌شان بودند که این‌ها را هدایت می‌کردند.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
معلم در زندگی از جاده راستی و حقیقت نمی‌تواند خارج شود. اگر خدای نکرده قبل از تدریس، قبل از معلمی، من راه کج می‌رفتم، در این سنوات مجبور شدم راه راست بروم.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
من طرز فکرم این است که جوان‌های ما زیر چادر هم حتا باشند باید به این‌ها تعلیم بدهیم. من قصدم این نیست که حتماً اول ساختمانی بکنم. مرمر بگذارم. بعد مغز آن‌ها را مرمری بکنم. می‌گویم اول مغز آن‌ها مرمری می‌کنم، بعد آن‌ها ساختمان های مرمری بسازند.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند در کار اشتباه نمیکند. آدم خدمتگزار کسی است که کمتر اشتباه کند
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
من معلمام. غیر از راستی و راست گفتن و حقیقت گفتن هیچ چیز سرم نمیشود.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
من معتقدم وزیر فرهنگ باید کسی باشد که خودش معلمی کرده باشد. خودش سال ها معلمی کرده باشد و بعد از معلمی به این مقام رسیده باشد. چون اگر معلمی نکرده به این مقام رسیده باشد، چیزی از فرهنگ نمیفهمد.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
این را اضافه می‌کنم در آخر این مطلب و آن این است که من هشت ساعت در هفته در دانشکده درس میدادم، رئیس پلی تکنیک شدم، رئیس دانشگاه شیراز شدم. دانشگاه آریامهر را ایجاد کردم، رئیس دانشگاه ملی شدم، ولی هیچکدام را به اندازهی دبیرستان البرز افتخار نمیکنم.
مصطفی مستکملی
27 آبان 1400
0
یک فکر دیگری هم بود که همیشه تو مغزم هست. ثروت مملکت ما یعنی جوان‌های مملکت ما. ثروت مملکت ما نفت نیست. ثروت مملکت ما معادن مملکت ما نیست.
شاید بپسندید
از این نویسنده
166٬000 تومان
200٬000
%17