

برف چون خاکستر (3)(یخ زده چون شب)
انتشارات باژ منتشر کرد:
ميرا براينجات دنيايش هر کاريمي کند. با وجود انگرا که تلاش مي کند دفاع ذهني اش را در هم بشکند، بايد ياد بگيرد. جادوي خودش را کنترل کند؛ پس وقتي رهبر سازماني مرموز از پيزلي پيشنهاد آموزش به او را مي دهد، آن را در هوا مي قاپد... اما راه حل واقعي براي متوقف کردن تباهي، در هزارتويي در اعماق قلمرو است. ميرا براي شکست انگرا، بايد وارد هزار شود و جادويي را که ياد گرفته کنترلش کند، از ميان ببرد.
ماتر هر کاري براي نجات ملکه اش مي کند. بايد (فرزندان پرفاب) را دوباره گرد هم جمع آورد، ميرا را پيدا کند و احساس واقعي اش را به او بگويد؛ اما با حمله اي که هيچ سرزميني از آن درامان نيست و خيانتي بزرگ در ميان صفوف شان، پيروزي در جنگ- و محافظت از ميرا- سخت تر و سخت تر مي شود.
سريدون هرکاري براي نجات مردمش مي کند. آنگرا برادرش را کشته، فرمانروايي اش را از او ربوده و او را زنداني کرده بود؛ اما حالا که به دست متحدي غير منتظره آزاد شده، همان کسي که از حقيقت شوکه کننده ي پشت تجارت پرده در سامر پرده برداشت، سريدون بايد دست به اقدامي بزند تا عشق حقيقي و نيز کشورش را نجات دهد، حتي اگر بهايش تنها چيزي باشد که برايش باقي مانده است.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
شاید بپسندید














از این مترجم













