

قورتش بده (2)(یک قورتش بده ی غول پیکر)
انتشارات هوپا منتشر کرد :
ساختمان مدرسه ناپديد شده ... سوپر مارکت محله، حتي فروشنده ي سوپرمارکت هم ناپديد شده. اسباب بازي فروش، مامان و باباها، پرنده هاي توي قفس، گربه هاي روي ديوار ... همه چيز شهر ناپديده شده. شهر هم کوچک و کوچک تر مي شود . يکي دارد همه چيز را قورت ... قورت ... قورت مي دهد. اسمش «قورتش بده» است! بابايش هم پروفسور است و چيز هاي عجيبي اختراع مي کند . بعد نقشه هاي شومي به کله ي پروفسور مي آيد. نقشه هايي که ممکن است دنيا را نابود کند....
هيولاي غول پيکري به شهر آمده، حواست باشد کسي را اذيت نکني! «قورتش بده» را هم عصباني نکن! آن وقت ممکن همه چيز به هوا برود. هيس! پشت سر کسي هم پچ پچ نکن! يکي همه ي پچ پچ ها را ميخورد. مراقب چشم هايت هم باش! ممکن است آبي شوند و در رويا فرو بروي. مراقب کيسه ي لجن هاي پروفسور و روياهايش هم باش! يکي دلش ميخواهد همه مردم شهر را زنداني کند.
فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













