

انتشارات میلکان منتشر کرد:
چیزی هولناک که نباید دیده شود. یک نگاه برای دیوانهکردن و سوقدادنِ هر کس به خشونتی مرگبار کافی است. هیچکس نمیداند چیست یا از کجا آمده.
پنج سال بعد از شروعِ داستان فقط معدودی از انسانها باقی ماندهاند و مالوری و دو بچهی کوچکش هم جزو آنها هستند. در خانهای متروکه در نزدیکی رودخانه زندگی میکنند و مالوری مدتهاست آرزو میکند بتواند خانوادهاش را به محلی امن برساند، ولی سفری که پیش رو دارند هولناک است: پیمودنِ مسیری سی کیلومتری روی رودخانه، با قایقی پارویی. مالوری در این سفر جز گوشهای آموزشدیدهی بچههایش هیچ وسیلهی دفاعیِ دیگری ندارد. تنها یک اشتباه ممکن است آنها را به کشتن بدهد. چیزی تعقیبشان میکند. آدم است یا حیوان یا یکی از آن موجودات؟
غرق در تاریکی و در محاصرهی صدایی که هم آشناست و هم ترسناک. مالوری سفری خطرناک را شروع میکند تا به دنیایی نادیده و جدید برسد.
جاش ملرمن مرتب بین گذشته و حال دررفتوآمد است و داستانش را به شکلی نفسگیر روایت میکند؛ داستانی ترسناک، جذاب و تصویری از دنیایی رو به فرواشی که وادارتان میکند یکنفس بخوانیدش.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













