آشیانه گنجشک در سایه بان

آشیانه گنجشک در سایه بان

(2)
نشر:

980,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
202

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب آشیانه گنجشک در سایه بان

انتشارات ناهید منتشر کرد :
«« رنگ کفش های مرد گلفروش ، خاموشی یک چراغ در پشت پنجره ای در خاک دوردست ها، جزئیات کوچک، قطرات باران روی علف ، بوی نمناکی خاک همه و همه توجه او را به خود جلب می کردند. به نظر می رسید از سرعت همه چیز در پیرامون او اندکی کاسته شده. چشمان براقش انتظار می کشید ؛ آکنده از محبت و اشتیاق بود ؛ اما اینها همه فقط یک آن بود ، نه بیشتر ، و دوباره درخشندگی از همه چیز رخت بربست و همه چیز عادی شد... »»
من همیشه خاطرات خودم رو دارم . به من می گه همه این چیزها رو فراموش کنم ، اینها فقط اوقاتم رو تلخ می کنن، اما من نمی خوام که خاطراتم ازم گرفته بشه . بعضی وقت ها که چشم هام رو می بندم، مثل یه روز روشن همه شون رو می بینم. بعضی وقت ها صدای آقای چارلز رو درست مثل وقت هایی که کنارم ایستاده بود می شنوم. »»
تنها بودم . نفس عمیقی کشیدم . آرام آرام در را هل دادم . گیاه تنومند رد تاریکی داشت می تپید. به آغوش او پناه بردم . پر از سیاهرگ و گره های ریز بود نفسش گرم بود . زنده بود . برای آنکه بهتر احساسش کنم ، باید کفش هایم را در می آوردم . اولین تماس یکی از ساقه های او با تنم یک تماس نرم و ملایم بود .خودم را وا دادم تا به مرکز رشد و نمو او کشانده شوم. ریشه هایش دور قوزک پاهایم پیچیدند ؛ کم کم برگ هایش روی دست هایم را پوشاند. حالا همه جای گیاه داشت به آرامی رشد می کرد تا دور گردنم را بپوشاند و به گوش ها و چشم هایم وارد شود . من و او هم نفس شده بودیم. »»
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی