دختران مهتاب

(1)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
634

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب دختران مهتاب

نشر افراز منتشر کرد:
... «من نجیه هستم، قمر؛ و تو را می خواهم.»
هنوز و بعد از گذشت سال ها صدا و کلماتش در سر عزان طنین انداز است. « من نجیه هستم، قمر؛ و تو را می خواهم.» عزان زنان زیادی را در زندگی اش نمی شناخت و قطعاً زنی به آن شجاعی را هرگز نمی شناخت. قمر؟ او باید لقبی فراتر از ماه داشته باشد. او از هر چه در زندگی دیده و هر چه خواهد دید، زیباتر بود. در شبی مهتابی او را دید؛ گویی حورالعینی بود که خداوند به بندگان باایمانش بشارت داده است. از او دور شد، کفش هایش را زیر بغل زد و فرار کرد. به هیچ چیز نمی توانست فکر کند و با تمام قدرت به سوی عوافی می دوید...
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی