پدیدار شناسی مارتین هیدگر و علوم شناختی

نشر پرسش منتشر کرد:
فلسفۀ تحلیلی ذهن امروزه با رشته‌ای که علوم شناختی (cognitive science) خوانده می‌شود-احتمالاً شایعترین تکاپوی معاصر برای مطالعۀ علمیِ ذهن- ارتباطِ نزدیک دارد. از سوی دیگر، فلسفۀ قاره‌ای عمدتاً می‌تواند سرآغاز خود را تا جنبش پدیدارشناسی در اوایل قرن بیستم پیگیری کند. هم علوم شناختی و هم پدیدارشناسی با پُرسش‌هایی از این قبیل سروکار دارند: انسان بودن به چه معناست، و ما چگونه قادریم یا یکدیگر و با جهان تعامل داشته باشیم. با این حال، این دو حوزه از روشهای بسیار متفاوتی پیروی می‌کنند و گاهی اوقات به نتایجِ بسیار متفاوتی می‌رسند. در هر صورت، به امیدِ دست‌یافتن به وصفِ کاملتری از تجربۀ انسانی، کوشش‌هایی برای رفع تفاوتهای موجود بین رویکردِ شناختی و رویکردِ پدیدارشناختی صورت گرفته است. این رساله، با توجّه خاص به پدیدارشناسی هَیدِگرِ متقدم، نگرشهایی را که توسط علوم شناختی و پدیدارشناسی دربارۀ ذهن انسان عرضه شده‌اند بررسی خواهد کرد تا دیده آید که آیا با تلفیق این دو حوزه سودی حاصل می‌شود یا نه.
فروشگاه اینترنتی 30بوک