خانه عروسک (2)

(2)
نویسنده:

1,000,000ریال

900,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
260

علاقه مندان به این کتاب
3

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خانه عروسک

انتشارات نیماژ منتشر کرد:
نُرا:... تروالد، پونزده سال پیش، وقتی از اینجا رفتم، اولین کاری که کردم_چون هیچی نداشتم: نه خونه‌ای، نه خانواده‌ای، نه پولی_ این بود که رفتم توی یه پانسیون زندگی کردم و چون هیچ مهارت واقعی‌ای جز دوخت و دوز نداشتم همون کارو کردم و با خیاطی پول درآوردم و ذره‌ذره هرچی تونستم پس‌انداز کردم چون چیزی که واقعاً میخواستم برای اولین بار توی عمرم انجام بدم، این بود که خودم باشم. برای همین وقتی به اندازه‌ی کافی پول پس انداز کردم، از پانسیون درآمدم و رفتم شمال زندگی کردم. و با اینکه روی پای خودم ایستاذه بودم هرکاری که می‌کردم هر تصمیمی که می‌گرفتم، از چیزی که می‌خوردم بگیر تا زمان رفتنم توی تخت همیشه می‌تونستم پسِ سرم یه صدای بشنوم که شبیه صدای تو یا پدرم یا پدر روحانی یا هرچند تا آدم دیگه‌ای که می‌شناختم بود_همیشه تو سرم داشتمش انگار که باید یه جورایی تنظیم می‌کردم با اون آدم چک کنم و بفهمم نظر اون چیه، با این‌که اون آدم وجود نداشت ولی فکرام مال اون آدمه بودن. و خب تا زمانی که اینطوری بود، تصمیم گرفتم که در سکوت زندگی کنم، با کسی حرف نزنم و نذارم کسی باهام حرف بزنه_ و تا وقتی نتونستم به‌یاد بیارم صدای آدمای دیگه چطوری بود این‌طوری زندگی کردم_ تا وقتی که دیگه جز صدای خودم یا اون چیزی که مطمئن بودم باید صدای خودم باشه هیچ صدای دیگه‌ای رو توی سرم نشنیدم. تقریباً دو سال شد، دو سال سکوت. و لحظه‌ای که تونستم صدای خودمو بشنوم، تونستم به چیزایی که می‌خواستم فکر کنم که هیچ ربطی به چیزایی که دیگران می‌خواستن نداشت. واقعاً خیلی سخته که صدای خودتو بشنوی، و هر دروغی که می‌گی شنیدن صدات رو سخت‌تر می‌کنه، یکی از کارایی که خیلی می‌کنیم دروغ گفتنه؛ به‌خصوص وقتی اون چیزی که از آدمای دیگه می‌خوایم این باشه که عاشقمون باشن. اینطوری فهمیدم که من بهترینِ بهترین ِ خودمم اگه با خودم باشم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی