30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان خارجی
قطره اشکی در اقیانوس

قطره اشکی در اقیانوس

(2)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
1881

علاقه مندان به این کتاب
24

می‌خواهند کتاب را بخوانند
3

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قطره اشکی در اقیانوس

انتشارات نو منتشر کرد:
«قطره‌اشکی در اقیانوس»، شاهکار برآمده از تجربهٔ زیستهٔ مانس اشپربر، عمدتاً داستانِ از اینجا راندگان و از آنجا ماندگان است، با این تفاوت که اینان نه از اینکه رانده شده‌اند پشیمان‌اند نه از اینکه مانده شده‌اند سوگوار. این است وضعیت وجودی آن دسته از روشنفکران چپ اروپاییِ عمدتاً درگیرِ مبارزهٔ عملی که سودای حقیقت‌جویی را فدای استالینیسمِ مسلط نکرده‌اند؛ روشنفکرانی که درست به همین علت از مرامی که اقلاً به‌لحاظ نظری بدان تعلق خاطر داشته‌اند رانده یا اخراج شده‌اند و در عین حال دست از مبارزه با فاشیسم هم برنداشته‌اند و اکنون با دو دیو تمامیت‌خواه، فاشیسم و استالینیسم، پنجه در پنجه افکنده‌اند و حقیقت خود را می‌جویند؛ روشنفکرانی که اکنون هم آماج حملات هم‌کیشان سابق خودند و هم آماج حملات خصم دیرین.
ویراست نخست «قطره‌اشکی در اقیانوس» را که زنده‌یاد روشنک داریوش از آلمانی به فارسی گردانیده بود در سال 1362 منتشر کردیم. اکنون که نزدیک به چهل سال می‌گذرد ویراست دوم آن پس از مقابلۀ کامل با متن اصلی توسط آقای محمد همتی، و ویرایش نثر فارسی آن توسط آقای محمدرضا جعفری ضمن افزودن برخی پانوشت‌های لازم، منتشر می‌شود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتابِ قطره اشکی در اقیانوس اثر مانس اشپربر

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتابِ قطره اشکی در اقیانوس از سایت گودریدز امتیاز 4.3 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی رمانِ قطره اشکی در اقیانوس:

قطره اشکی در اقیانوس رمانی اثر مانس اشپربر رمان‌نویس، مقاله‌نویس و روان‌شناس اتریشی-فرانسوی است. مانس اشپربر ابتدا این رمان را بین سال‌های 1940 تا 1951 به زبان آلمانی نوشت و سپس قبل از آنکه متن اصلی آن در سال 1961 برای اولین بار به زبان آلمانی منتشر شود، نسخۀ فرانسوی آن بین سال‌های 1948 و 1951 منتشر شد. این کتاب در سال 1362 به فارسی ترجمه و در دو جلد منتشر شد. کتاب پیش‌ روی شما نسخۀ کامل این کتاب است که در یک جلد به چاپ رسیده است. این کتاب دربارۀ فرآینده‌های سیاسی و اجتماعی بین سال‌های 1931 تا 1944 است. پس زمینۀ رمان گسترش فاشیسم و وقایع هولوکاست است.

واکنش‌های جهانی به رمانِ قطره اشکی در اقیانوس:

«کتاب قطره اشکی در اقیانوس یکی از مهم‌ترین آثاری است که بعد از سال 1945 میلادی یعنی بعد از جنگ جهانی دوم منتشر شد و این رمان بسیار شبیه رمان «جنگ و صلح» تولستوی است.» - هاینریش بل، نویسندۀ کتاب عقاید یک دلقک

«کتاب قطره اشکی در اقیانوس پرتره‌ای بی‌نظیر از زمانه است که گویی شوری داستایفسکی‌وار در نگارش آن نقش داشته است.» - زیگفرید لنتس

چرا باید رمانِ قطره اشکی در اقیانوس را بخوانیم؟

اشپربر در قطره اشکی در اقیانوس، خوانندگان را با گروه‌هایی آشنا می‌کند که خود با آن‌ها زیسته بود؛ پزشکان، دانشمندان، روانشناسان، نویسندگان، آنارشیست‌ها، صهیونیست‌ها، کمونیست‌ها، منشویک‌ها و بلشویک‌ها. با خواندن کتاب قطره اشکی در اقیانوس انگار خاطرات دهه‌ها را می‌خوانید، خاطرات مردی که در شهرهای بسیاری زندگی کرده و به مشاغل گوناگونی پرداخته است. اشپربر و قهرمانان و زندگی و آثارش، ماجرای این قرن پرحادثه و سرشار از فاجعه و مضحکه است. قطره اشکی در اقیانوس رمانی متراکم و فوق‌العاده پیچیده و توصیفی خارق‌العاده از وقایع اوایل دهۀ 1930 تا پایان جنگ جهانی دوم است. اگر به رمان‌های طولانی با موضوعات سیاسی علاقه‌ دارید خواندن این رمان جذاب را از دست ندهید.

جملات درخشانی از کتابِ قطره اشکی در اقیانوس:

«زن یوسمار را واداشت زیاد بردارد، خودش تقریباً چیزی نمی‌خورد. نانش را به تکه‌های کوچکی خرد می‌کرد و بی‌توجه به دهان می‌گذاشت. تمام مدت یوسمار را نگاه می‌کرد. گاهی به‌نظر می‌رسید از او متنفر است و باز دوباره گویی در صورتش دنبال چیزی می‌گشت که پیدا نمی‌کرد. یوسمار می‌کوشید خوش‌صحبت باشد، ولی صرف‌نظر می‌کرد، مثل اینکه زن گوش نمی‌داد. یوسمار گفت «بله، مثال دیمتروف...» زن حرف او را قطع کرد: «بله، مادر و خواهرهاش اینجا بودند، عکس‌شان را دیده بودم. وقتی در خانه‌ای صلح و صفا باشد خوب است.» یوسمار کمی مغشوش جواب داد: «بله، البته.» زن دیگر چیزی نگفت. با عجله تکه‌های نان را پشت هم به دهان می‌گذاشت. می‌شد انگاشت که از فرط نفرت نان را حرام می‌کند. دندان‌های سفید و قشنگی داشت.»

«چهار سال بعد، اولین برخورد. یوسمار دلسرد شده بود و رنج می‌برد چون نمی‌خواست دلسردیش را بپذیرد. جوان بیست‌ویکساله نمی‌دانست با این احساس چه کند. بحبوحۀ مبارزات رور بود. در جست‌وجوی مردی بود که پلیس از مدت‌ها پیش دنبالش می‌گشت. سرانجام یوسمار در پشت یک نوشگاه او را دید. مرد کوتاه‌قدی بود با پالتوی نازک و بلندتر از اندازه که در اثر رطوبت شق شده بود. لیوان آبجویی در دست داشت و پی‌درپی کف رویش را فوت می‌کرد. دستش -دست چپش- می‌لرزید و دست راستش دیده نمی‌شد. از گرمی آبجو شکوِه داشت. این نخستین برخورد بود. یوسمار مدت‌ها بود که خود را برای چنین لحظه‌ای آماده کرده بود. نه، نمی‌توانست با سخنرانی شروع کند، منتها مطلب غیرقابل گذشتی بود که می‌بایست هنگامی که در برابر رهبر قرار می‌گرفت، بی‌درنگ بگوید. ولی آنجا چیزی برای گفتن نداشت، کلمات گم شده بودند.»

«و وقتی که آن هفت نفر رفتند، هربرت ماند. «یوسمار، پس تو دوباره نامه‌رسان شدی؟ شنیده‌ای که آن پایین چه خبر است، دیده‌ای که آنجا پر از فراکسیون‌هایی شده که همه با هم مخالفند، آن پایین خونریزی به راه انداخته‌اند؟ و در واقع خیلی کارها باید انجام شود. متوجه باش، وظیفۀ رسمی تو جز این نیست که مواد را به آن طرف برسانی و گوش کنی که آنها به تو چه می‌گویند و اینجا گزارش کنی. مواظب باش به موضع‌گیری کشیده نشوی. همیشه به مصوباتی اشاره کن که همراه داری. اما خوب چشم‌هایت را باز کن. مواظب همه چیز باش. نگذار بگیرندت یا لب مرز هنگام فرار بکشندت. موفق باشی جوان.» دوباره باران گرفته بود. نصف‌شب بود. تلفن هنوز زنگ نزده بود. یوسمار می‌توانست در تخت انتظار بکشد، ولی می‌ترسید از آنجا صدای زنگ تلفن را نشنود. مطمئناً پس از چنان شب خسته‌کننده‌ای به خواب عمیقی فرو می‌رفت. آن سه کتاب را به‌دست گرفت، جلدشان را دقیق‌تر نگاه کرد و کار «تکنسین‌» را ستود.»

«زمین نرم بود و زیر پایشان فرو‌می‌رفت. می‌شد فکر کرد که به منطقۀ باتلاقی رسیده‌اند، ولی خاک نرم و خوبی بود که از باران و برف خیس شده بود. گلوله می‌شد و به کفش و شلوار می‌چسبید. در تمام راه کسی بود که گام برداشتن برایش دشوار باشد و عقب بماند تا با قنداق تفنگ یا با دست، گل را از پایش بتکاند. ادی با خود گفت: مردان خوشبخت. هیچ‌کدام فکر نمی‌کنند خاک وطن به آنها می‌چسبد و سعی می‌کند از رفتن بازشان دارد. اگر هم باران برای مدت کوتاهی بند می‌آمد، متوجه نمی‌شدند. هوا همچنان نمناک و از باران سنگین بود و پنداری صدها متر از آسمان فرو افتاده و زمین را با تکه‌های خاکستری‌رنگ پوشانده است. تقریباً سی مرد بودند که هوفر رهبری‌شان می‌کرد. نزدیک به پنج روز مبارزۀ بی‌وقفه و درگیری. به شهر که فکر می‌کردند آن پنج روز به‌نظر یک عمر می‌رسید.»

تحلیلی بر رمانِ قطره اشکی در اقیانوس‌:

مانس اشپربر در کتاب قطره اشکی در اقیانوس پرتلاطم‌ترین دوران تاریخ اروپا را به تصویر کشیده است. او از دوران جنگ، فاشیسم، کمونیسم، محاکمه‌های استالینی، جنگ‌های پاریتزانی، روشنفکران، مبارزات سیاسی، وحشت‌ها و تردیدهای بزرگی صحبت کرده است که خود از نزدیک شاهد آن‌ها بود و در آن دوران و پس از وقوع جنگ جهانی دوم و هنگام ظهور فاشیسم در آلمان سایه گسترانده بود. اشپربر عضو گروه‌های روشنفکر سیاسی بود که از کمونیسم انقلابی حمایت کردند اما به تدریج متوجه شدند که رهبران شوروی، اهداف بشر دوستانۀ جنبش را به فساد کشانده‌اند. در واقع اشپربر از قبل صهیونیسم را رد کرده بود و در سال 1937 از حزب کمونیست جدا شد و از مناصب بالایی که در آن داشت استعفا داد. کتاب قطره اشکی در اقیانوس بازتاب زندگی شخصی و پیچیدۀ اشپربر و سفر او از میان وقایع سیاسی و ایدئولوژیک، خیانت و کشف آن طی پرتلاطم‌ترین سال‌های تاریخ است.

خلاصهٔ رمان قطره اشکی در اقیانوس:

رمان قطره اشکی در اقیانوس دربارۀ فعالیت و زندگی روشنفکران چپ اروپایی است که از احزاب کمونیست طرفدار شوروی جدا یا از آن اخراج شدند و سعی داشتند در عین حفظ اعتقاد به سوسیالیسم، همچنان به فعالیت مستقل خود ادامه بدهند. این رمان بیش از ده شخصیت اصلی دارد که روایت‌هایشان در طول داستان تغییر می‌کند و کل حوادث در طول 15 سال همراه با رویدادهای تاریخی متراکم آن دوران رخ می‌دهد و تقریباً حوادث آن در کل قارۀ اروپا رخ می‌دهد. می‌توان چنین گفت که کتاب قطره اشکی در اقیانوس داستان گروهی از انقلابیون را دنبال می‌کند که در اوایل دهۀ 30 به عنوان کمونیست شروع به کار کردند و هر کدام تلاش کردند تا ایدئولوژی‌های شخصی خود را بر اساس تغییرات در صحنۀ سیاسی تعریف کنند. داستان کتاب مربوط به زمان جمهوری وایمار است، یک دورۀ تاریخی بین پایان جنگ جهانی اول تا روی کار آمدن حکومت نازی‌ها در آلمان و نویسنده در این برهه به شرح سرگذشت و سرنوشت انقلابیونی پرداخته که در مبارزه با مسائلی مواجه می‌شدند که وجدان‌شان نمی‌توانست نه پیش‌بینی کند و نه می‌توانستند آن‌ها بپذیرند. بسیاری از این افراد سعی می‌کردند در شرایط بسیار دشوار سرکوب فاشیسم هیتلری و اختناق استالینیستی حاکم بر جنبش سوسیالیستی همچنان به فعالیت مستقل خود ادامه دهند. قهرمان اصلی قطره اشکی در اقیانوس دجنو فابر است، که به دلایل ایدئالیستی عضو حزب کمونیست شده است. به‌رغم این‌که در نهایت حزب را ترک می‌کند اما سعی می‌کند مبنایی بیابید که بر اساس آن به کار خود ادامه دهد و جهان را بهبود بخشد. با ظهور نازی‌ها و شروع جنگ، او به یوگسلاوی می‌رود -کشوری در اروپای شرقی که استالین را نپذیرفت- و جایی بین دیکتاتوری کمونیستی و دموکراسی، به دنبال موجودیت مستقل می‌گردد.

حواشی حول محور کتاب

کتاب قطره اشکی در اقیانوس اولین بار در سال 1362 و تنها چند روز پس از درگذشت نویسنده در ایران منتشر شد. روشنک داریوش مترجم کتاب، مدت‌ها با اشپربر نامه‌نگاری می‌کرد و اشپربر سخت تحت تأثیر نامه‌های او قرار گرفته بود تا آن‌جایی که همسرش ینکا در مصاحبه‌ای رادیویی به مناسب اولین سالگرد درگذشت این نویسنده گفت: «بیش از هر چیز مکاتباتش با دختر دانشجوی ایرانی به نام روشنک داریوش او را تکان می‌داد، دختری که از آلمان به وطنش بازگشت و هزار صفحه قطره اشک را ترجمه کرد تا زنده بماند.»

اگر از خواندن کتابِ قطره اشکی در اقیانوس لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• در جبهه‌ی غرب خبری نیست نخسین رمان اریش ماریا رمارک نویسندۀ آلمانی است که در سال 1929 منتشر شد. حوادث کتاب در جریان جنگ جهانی اول رخ می‌دهد و این رمان مشهورترین رمان ضد جنگ در سراسر دنیا است. نویسنده در این کتاب به تباهی، ویرانی، مرگ،‌ خون، جبهه‌های گل‌آلود، گرسنگی و در عین‌حال ته‌ماندهٔ ارزش‌های انسانی، دوستی و حس‌برادری که سربازان خسته و بیزار از جنگ را سرپا نگه می‌دارد پرداخته است.

• بررسی روان‌شناسی خودکامگی اثر دیگری از مانس اشپربر روان‌شناس و نویسندهٔ اتریشی-فرانسوی است. اشپربر در جوانی به دلیل تجربهٔ مصائب و آزردگی‌های متعدد به سوی اندیشه‌های عصیانگر و انقلابی رفت و به سمت تشکل‌های سوسیالیستی کشیده شد و در همین دوره با آلفرد آدلر آشنا شد به نوشتن روان‌شناسی خودکامگی پرداخت.

دربارۀ مانش اشپربر: رمان‌نویس و روان‌شناس

کتاب قطره اشکی در اقیانوس

مانس اشپربر در سال 1905 در شهرک یهودی‌نشین زابلاتوو در گالیسیای اتریش (زابولوتیف کنونی در غرب اوکراین) به دنیا آمد و در سال 1984 از دنیا رفت. او رمان‌نویس، مقاله‌نویس و روان‌شناس اتریشی-فرانسوی بود که با نام‌های مستعار جان هیگر و اِن اِی مینلوس نیز آثارش را منتشر می‌کرد. در آغاز جنگ جهانی اول، ده ساله بود که کشتار یهودیان به زادگاه او نیز کشیده شده و به ناچار در تابستان سال 1916 با خانواده‌اش به وین گریختند. در سال 1921 زمانی که شانزده ساله بود با آلفرد آدلر، بنیان‌گذار روان‌شناسی فردی و مکتب روان‌شناسی فردی او آشنا شد و دیری نگذشت که در زمرۀ شاگردان و همکاران آدلر در آمد.در سال 1927 به برلین رفت و در دانشکدۀ کارگری برلین به تعلیم روانشناسی و تبلیغ کمونیسم پرداخت. در همان زمان او و رفقایش نشریه‌ای برای تعلیم و تربیت منتشر می‌کردند و او علوم‌سیاسی و اجتماعی نیز تدریس می‌کرد. اشپربر حتی در مؤسسۀ روان‌شناسی فردی در برلین نیز سخنرانی کرد اما در سال 1931 به‌دلایل سیاسی از آلفرد آدلر جدا شد ولی به مکتب‌ روانشناسی فردی او وفادار ماند. در سال 1931 و پس از به قدرت رسیدن هیتلر، بازداشت شد ولی در سال 1934 موفق به فرار شد و به پاریس مهاجرت کرد و در همان‌جا ماند.

فعالیت‌های ادبی:

در سال 1937 که محاکمه و مجازات کمونیست‌های نسل اول انقلاب در دادگاه‌های مسکو به اوج خود رسید، به‌رغم گسترش بلای فاشیسم، اشپربر خود را ناگزیر از ترک بین‌الملل کمونیسم دید. در سال 1939 اشپربر به ارتش فرانسه پیوست. پس از شکست ارتش، به منطقۀ آزاد در فرانسه پناه بُرد و در سال 1942 مجبور شد همراه با خانواده‌اش به سوئیس فرار کند. پس از پایان جنگ در سال 1945 به پاریس بازگشت و به عنوان نویسنده و ویراستار ارشد در یک انتشاراتی مشغول به کار شد. آثار اشپربر به طور گسترده در آلمان منتشر شد و طرفداران بسیاری پیدا کرد. یکی از نزدیک‌ترین دوستانش رمان‌نویس کنستانتین فیتزگیبون بود که بسیاری از آثار او را به انگلیسی ترجمه کرد. او در آثارش به توتالیتاریسم و نقش فرد در جامعه می‌پرداخت. از دیگر آثار او می‌توان به «بررسی روان‌شناسی خودکامگی»، «آلفرد آدلر: انسان و مکتبش»، «تحلیل استبداد»، «تاریخ روزمرۀ جهانی»، «آلفرد آدلر و مشقت روانشناسی»، «زندگی در این دوران»، «سقاهای خدا»، «هشدار بیهوده»، «تا سنگ بر چشم‌هایم نهند»، «هفت سؤال دربارۀ جبر» و «در معرض آتش زمانه» اشاره کرد.

اشپربر تاکنون به دریافت جوایز زیر نائل آمده است:
• جایزۀ ادبی دانشکدۀ هنرهای زیبای باواریا (1971)
• جایزۀ گوته (1973)
• جایزۀ ادبی شهر وین (1974)
• جایزۀ گئورگ بوخنر دانشکدۀ آلمانی زبان و شعر (1975)
• جایزۀ بزرگ دولتی اتریش (1977)
• جایزۀ صلح ادبیات آلمان (1983) 

دربارۀ روشنک داریوش: مترجم کتابِ قطره اشکی در اقیانوس

روشنک داریوش مترجم ایرانی بود که در سال 1330 در ایران به دنیا آمد و در سال 1382 در آلمان درگذشت. او از ۱۱ سالگی به آلمان رفت و در آن‌جا به تحصیل پرداخت. مدرک کارشناسی‌ ارشدش را در رشتهٔ جامعه‌شناسی و علوم سیاسی کسب کرد و پس از انقلاب به ایران برگشت و از سال 1360 به بعد شروع به ترجمهٔ کتاب‌ها از زبان آلمانی کرد و همیشه کتاب‌هایی را انتخاب می‌کرد که مرتبط با مشکلات روشنفکری و سیاسی ایران باشد. کتاب قطره اشکی در اقیانوس اولین اثری بود که این مترجم از زبان آلمانی به فارسی ترجمه کرد و با نویسندگان زیادی از جمله لوئیزه رینزه، مانش اشپربر و کته رشایس در ارتباط بود. او سال‌ها در این فکر بود که انتشاراتی در ایران تأسیس کند و در دههٔ شصت به این فکر جامهٔ عمل پوشاند اما بعد از چاپ چند کتاب به علت تفاوت نظرها مجبور شد از کار در این نشریه کناره‌گیری کند. او در دههٔ هفتاد نیز در فعالیت‌های کانون نویسندگان شرکت می‌کرد. او سرانجام در سال 2000 با بورس انجمن قلم آلمان ساکن مونیخ شد و به فعالیت‌های فرهنگی خود ادامه داد. از جمله آثار ترجمه‌شده‌اش می‌توان به چرخدنده اثر ژان پل سارتر، در تبعید اثر لیون فویشت وانگر، انسان دوستی و خشونت اثر موریس مرلو پونتی، در معرض آتش زمانه اثر مانش اشپربر و قرن من اثر گونتر گراس اشاره کرد.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (4)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • فافا اسماعیلی
    • پاسخ به نظر

    شاید یکی از دلایلی جامعه سیاسی از این کتاب استقبال نکرد تعداد صفحاتش باشه، چون داستانش هم متراکمه و هم خیلی پیچیده. بیشتر از ده تا شخصیت داره و روایت‌هاشون رو تغییر می‌دن و حوادث تقریباً کل قاره اروپا رو طی 15 سال پوشش داده که خب همین این رو یه رمان کم نظیری کرده.

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • پاسخ به نظر

    قطره اشکی در اقیانوس در اصل یه سه‌گانه بزرگه که داستانش از سال 1931 یعنی روی کار اومدن هیتلر شروع شده و نویسنده به جریان مبارزات کمونیسم بین‌المللی تا اوایل دوران پس از جنگ پرداخته و داستان بی‌نظیری خلق کرده. این سه‌گانه الان توی یه جلد چاپ شده و واقعاً خوندنش رو به هر کتابخونی توصیه می‌کنم.

  • تصویر کاربر

    • نوید همافر
    • پاسخ به نظر

    رمان قطره اشکی در اقیانوس داستان یه گروه انقلابیونه که به عنوان کمونیست در اوایل دههٔ 30 شروع به فعالیت می‌کنن و هر کدوم تلاش می‌‌کنن ایدئولوژی‌های شخصی خودشون رو بر اساس تغییرات توی صحنه سیاسی تعریف کنن. این کتاب جهان‌بینی من رو تغییر داد و اطلاعات بی‌نظیری از تاریخ به من داد.

  • 1
  • 2

بریده ای از کتاب (4)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • فافا اسماعیلی
    • 0

    یکی از آنها پاییز نام داشت. یوسمار چانهٔ پهن و قوی و دندان‌های سفید و زیبای او را در یاد داشت، ولی جز اینها چیز دیگری از این چهره در حافظه‌اش زنده نیم‌شد. یوسمار می‌خواست خاطره‌ٔ او را از درون ظلمت بیرون بکشید و همین بر فشار آرامی که سراسر شب روی شقیقهٔ چپش حس کرده بود، می‌افزود.

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • 0

    وسط حرفش تلفن زنگ زد. کوشید جمله‌اش را به‌آرامی تمام کند. گوشی را برداشت و خود را معرفی کرد. لیسبت بود. یوسمار تقریباً چیزی نمی‌فهمید. کلمات لیسبت درهم می‌ریختند و قبل از اینکه کاملاً ادا شوند، یکدیگر را ضایع می‌کردند. لیسبت همیشه وقتی که دروغی که خوب سرهم کرده بود در آخرین لحظه به‌نظرش احمقانه و باورنکردنی می‌آمد و دروغی دیگر می‌ساخت، این‌طور صحبت می‌کرد.

  • تصویر کاربر

    • نوید همافر
    • 0

    چهار سال بعد، اولین برخورد. یوسمار دلسرد شده بود و رنج می‌برد چون نمی‌خواست دلسردیش را بپذیرد. جوان بیست‌ویکساله نمی‌دانست با این احساس چه کند. بحبوحهٔ مبارزات رور بود. در جست‌وجوی مردی بود که پلیس از مدت‌ها پیش دنبالش می‌گشت. سرانجام یوسمار در پشت یک نوشگاه او را دید.

  • 1
  • 2
عیدی