

نامه هایی از لوزام التحریر فروشی شیهودو در گینزا
انتشارات کوله پشتی منتشر کرد :
برای علاقه مندان داستان روزها در کتاب فروشی موریساکی؛ داستانی جدید درباره زیبایی اشیای ساده قدرت نوشتن و برقراری ارتباطی تازه با آنهایی که به نحوی گمشان کرده ایم
در محله گینزای توکیو لوازم التحریر فروشی قدیمی و منحصر به فردی دور از نگاه همگان قرار دارد که هر آنچه قلب دوست داران لوازم التحریر را می رباید در آن پیدا می شود؛ از ظریفترین و زیباترین کاغذها و خودنویس هایی متناسب با اندازه دست هر فرد گرفته تا جوهرهایی با رنگهای دل فریب صاحب این لوازم التحریر فروشی نیاز هر مشتری را به شکلی غریزی در می یابد و آنها را دعوت می کند پشت میز تحریری قدیمی در طبقه اول فروشگاه بنشینند تا در مواجهه با کاغذ و قلم مقابلشان افکارشان را به جریان درآورند؛ کاری که کمکشان می کند قفل خاطرات واپس زده امیال مخفی و رازهایشان را باز کنند و با آنها رودررو شوند کارمند جوانی که به آینده شغلیاش اطمینان چندانی ندارد و باید با گذشته اش ارتباط برقرار کند مهماندار باشگاهی درجه یک که در آستانه تحولی بزرگ در حرفهاش ،است معاون کاپیتان تیم تیراندازی با کمان یک دبیرستان تاجری پا به سن گذاشته و سرآشپز سوشیای که سالها پیش بی خانمان بوده همگی به لوازم التحریر فروشی شیهود و می روند تا با کمک صاحب آن و راه حلها و پیشنهادهای خردمندانهاش درهای جدیدی را به روی خود بگشایند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
دربارهی کتاب
در این اثر، پنج داستان مستقل روایت میشود که هر یک به یکی از مشتریان فروشگاه میپردازد:
- کارمندی جوان که به دنبال ارتباطی با گذشتهی خود است.
- میزبان یک باشگاه شبانه که در آستانهی تغییر مسیر زندگیاش قرار دارد.
- معاون کاپیتان تیم تیراندازی دبیرستان که با احساسات متضاد دستوپنجه نرم میکند.
- تاجر سالخوردهای که به دنبال آرامش درونی است.
- سرآشپز سابقاً بیخانمانی که قدردانیاش را از کسی که به او کمک کرده، ابراز میکند.
ویژگیهای برجسته
- سبک نوشتار آرام و تأملبرانگیز: نویسنده با زبانی ساده و دلنشین، احساسات عمیق شخصیتها را به تصویر میکشد.
- فضاسازی دقیق: توصیفهای دقیق از لوازمالتحریر، چای سبز و غذاهای ژاپنی، خواننده را به قلب گینزا میبرد.
- ترجمهی روان: امیلی بالیستری با مهارت، ظرافتهای فرهنگی و زبانی را به انگلیسی منتقل کرده است.
- ساختار داستانی منسجم: هر داستان به طور مستقل قابل خواندن است، اما در کنار هم تصویری کامل از فروشگاه و تأثیر آن بر مشتریان ارائه میدهند.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
- علاقهمندان به ادبیات ژاپنی و داستانهای کوتاه.
- خوانندگانی که به دنبال داستانهای آرام، تأملبرانگیز و احساسی هستند.
- افرادی که به نوشتن، لوازمالتحریر و فرهنگ ژاپنی علاقهمندند.
معرفی کتابهای مشابه با «نامههایی از لوزامالتحریر فروشی شیهودو در گینزا»
اگر از این کتاب لذت بردید، ممکن است از آثار زیر نیز خوشتان بیاید:
پیش از آنکه قهوه سرد شود (Before the Coffee Gets Cold)
رمان تحسین شدهی پیش از آنکه قهوه سرد شود یکی از آثار محبوب ادبیات معاصر ژاپن است که با فضایی آرام، احساسی و گاه جادویی، به مفاهیمی چون پشیمانی، امید، فقدان و ارزش زمان میپردازد. داستان در کافهای کوچک و قدیمی در یکی از کوچه پس کوچههای توکیو میگذرد که شایعهای عجیب دربارهاش دهان به دهان میچرخد: اگر روی یکی از صندلیهای خاص کافه بنشینی، میتوانی به گذشته سفر کنی. اما این سفر قوانین خاص خودش را دارد؛ از جمله اینکه نمیتوان هیچچیز را تغییر داد و مهمتر اینکه تا قبل از سرد شدن قهوه، باید بازگشت. این رمان از چهار داستان به هم پیوسته تشکیل شده که هرکدام دربارهی فردی است که به گذشته سفر میکند تا گفتوگویی ناتمام را به پایان برساند، حقیقتی را درک کند یا با کسی وداع کند. شخصیتها، با وجود قرارگیری در موقعیتهای تخیلی، بسیار انسانی، ملموس و باورپذیرند. سبک روایت نیز با حالوهوایی ملایم و مراقبهوار، مخاطب را به تفکر دربارهی زمان، روابط و معنا دعوت میکند.
کتاب پیش از آنکه قهوه سرد شود برای مخاطبانی مناسب است که از داستانهای احساسی، تأملبرانگیز و فلسفی لذت میبرند؛ خصوصاً اگر علاقهمند به ادبیات ژاپن، روایتهای آرام با درونمایهی جادویی یا داستانهایی باشند که با موضوع فرصت دوباره و رهایی از پشیمانی سر و کار دارند. این اثر با استقبال بینالمللی روبهرو شد و چندین جلد دنباله نیز برای آن نوشته شده است.
روزهایی در کتابفروشی موریساکی (Days at the Morisaki Bookshop)
رمان روزهایی در کتابفروشی موریساکی، داستانی دلنشین و آرام دربارهی بازگشت به خویشتن و بازسازی زندگی از دل زخمهاست. این کتاب در فضایی گرم و آشنا، در دل یک کتابفروشی کوچک در محلهی جینبوچوی توکیو میگذرد؛ محلهای که به «بهشت کتابدوستان» معروف است. قهرمان داستان، تاکاکو، زنی جوان است که پس از خیانت معشوقهاش، کارش را ترک میکند و به دعوت عمویش، برای مدتی در کتابفروشی خانوادگی او اقامت میگزیند. این اقامت موقت، آغاز سفری درونی برای بازنگری در ارزشها، احساسات و گذشتهی اوست. محیط کتابفروشی، گفتگوهای ساده با مشتریان، سکوت آرام کتابها و عطر کاغذهای قدیمی، همه دست به دست هم میدهند تا تاکاکو نهتنها به زندگی، بلکه به خودش بازگردد.
روزهایی در کتابفروشی موریساکی روایتی از شفا، تنهایی و بازگشت به معنا است. در دل هر صفحه، عشق به کتاب و ادبیات موج میزند. لحن داستان صمیمی و شاعرانه است، و با روایتی آرام اما تاثیرگذار، خواننده را دعوت به درنگ و آرامش میکند. این کتاب برای کسانی که به ادبیات ژاپنی، فضاهای گرم و انسانی و داستانهایی دربارهی رشد شخصیت علاقه دارند، انتخابی عالی است.
دربارهی نویسنده
کنجی اوئه دا، نویسندهی ژاپنی متولد ۱۹۶۹ در توکیو است. او در سال ۲۰۲۱ با رمان «تپان» وارد دنیای نویسندگی شد. آثار او ترکیبی از واقعگرایی و عناصر فانتزی هستند که به زندگی روزمرهی مردم ژاپن میپردازند. اوئدا با نگاهی دقیق و احساسی، داستانهایی خلق میکند که خواننده را به تفکر وادار میکند.
سخن پایانی
«نامههایی از لوازمالتحریر فروشی شیهودو در گینزا» دربارهی لحظههایی است که سادهاند، اما تأثیرشان عمیق به شمار میرود. این کتاب یادمان میاندازد که حتی یک دفترچه، یک خودنویس یا یک کارتپستال میتوانند خاطرهای را زنده کنند. یا مسیری تازه برای آشتی با گذشته باز کنند.
در جهانی که سرعت و شلوغی همهچیز را بلعیده، این داستانها مثل یک فنجان چای آراممان میکنند. ما را به سکوت دعوت میکنند، به نوشتن، به فکر کردن! هر داستان مثل دری کوچکی است به درونِ آدمهایی معمولی، با دردها و امیدهایی که برای همه ما آشناست.
اگر به ادبیاتی علاقهمندید که بیهیاهو حرفش را میزند، آرام پیش میرود، اما تا مدتی طولانی در دلتان میماند، این کتاب را از دست ندهید. نه فقط برای دوستداران فرهنگ ژاپن یا لوازمالتحریر، بلکه برای هر کسی که به دنبال کمی آرامش، تأمل و زیبایی در متن زندگی است. این کتاب با نرمی و وقار، نشانمان میدهد که گاهی تنها چیزی که نیاز داریم، نوشتن یک نامه است، نامهای برای دل خودمان.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
آموزش کارکنان جدید که از نخستین روز آوریل آغاز شده بود سرانجام به پایان رسید. دو هفتهی اول شامل مطالعات کلاسی هنگام زندگی در مرکز آموزشی بود؛ اما هفتهی سوم، ما را گروهبندی کردند و به نوبت به ادارهی مرکزی، کارخانهها، دفاتر فروش و آزمایشگاه میفرستادند که پس از آن، مطالب را که طی این بازدیدها میآموختیم به هم دورهایهای خود ارائه میکردیم. با تغییر هر یک از این مقصدها، گروههای پنج نفره از تو سازماندهی میشد تا اطمینان حاصل شود که همگی ما فرصت همکاری متقابل را با کل افرادی مه در این مجموعه به شرکت پیوسته بودند، به دست میآوریم.
اما اجبار در همراه شدن با افراد گوناگون طی هر باری که به مکانی جدید میرفتیم، برای فردی خجالتی مثل من بیاندازه پرتنش بود و از توان افتاده بودم.
شاید بپسندید














از این مترجم













