

نشر قطره منتشر کرد:
«هوربینِک هیچ بود، فرزند مرگ، زادهی آوشویتس. حدوداً سهساله به نظر میرسید، هیچکس چیزی دربارهاش نمیدانست و حرف زدن بلد نبود. اما چشمهایش، فرونشسته در آن صورت استخوانی مثلثشکل، از نور حیات میدرخشیدند و سرشار از تمنا، ادعای وجود، و همت بودند، همت رها شدن از قفس بیزبانیاش... هوربینک که چهبسا در آوشویتس به دنیا آمده بود و به عمرش درختی ندیده بود؛ هوربینک که برای ورود به دنیای انسانها، دنیایی که بیرحمانه از آن کنار گذاشته شده بود، مثل یک مرد تا آخرین نفس جنگید؛ هوربینک روز اول مارس ۱۹۴۵ از دنیا رفت، آزاد اما نجاتنیافته، بیآنکه هیچ اثری از او بر جای بماند.» آتشبس، اثر درخشان پریمو لِوی، سفری عمیق و تأثیرگذار به دنیای پس از جنگ است؛ داستان بازگشت به زندگی پس از تجربهای که جهان انسان را بهکلی دگرگون کرده است. لوی، با نگاهی انسانی و پر از جزئیات، روایتی از امید، رنج و تلاش برای بازسازی هویت فردی و جمعی در دوران بازگشت به خانه را به تصویر میکشد. این کتاب، با نثری روان و احساسی، مخاطب را به تأمل دربارهی معنای زندگی و انسانیت فرامیخواند.
فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک
دربارهٔ کتاب
.
داستان کتاب «آتش بس» از اردوگاه آغاز میشود. زندانیانِ بیمار پس از آنکه افراد سالم در یک راهپیمایی مرگ از ارتش سرخ دور شدند، بهحال خود رها شدند. از آنجایی که تمام سربازها اردوگاه را ترک کرده بودند، سفر برای یافتن غذا و اقلام ضروری آغاز میشود. زمانی که ارتش سرخ به زندانیان میرسند، از دیدن وضعیت افراد اردوگاه شوکه میشوند و کمکهای اولیهٔ پزشکی را به آنها میرسانند و تمام زندانیان باقیمانده به بیمارستانی در اردوگاه اصلی منتقل میشوند.پس از آنکه شخصیت اصلی داستان کمی قدرت خود را بازمییابد، سفری طولانی را آغاز میکند. او ابتدا به کراکوف و سپس به کاتوویتس میرسد، جایی که مدتی در آنجا میماند و به عنوان دستیار داروساز به کار مشغول میشود. سفر پس از هفتهها به سمت شرق و اوکراین ادامه مییابد. قرار است که او به سمت جنوبِ اودسا برود اما درعوض مجبور میشود با قطار به شمال برود و از آنجا پیاده بقیه مسیر را پیش میرود تا به خانهٔ سرخ میرسد و به عنوان دستیار پزشکی کار میکند.
سپس پس از هفتهها یک مارشال روسی به اردوگاه آوارگان میآید و به آنها اعلام میکند که میتوانند به خانههایشان برگردند. سفر با قطار به سمت جنوب و سپس به غرب ادامه مییابد و نویسنده در حین داستان سفرهایش و رسیدن به شهر زادگاهش از خاطرات و تجربیاتش در اردوگاه کار اجباری میگوید.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
.
«آتش بس» یک خاطرهنویسی قدرتمند از سفر دلخراش لوی به خانهاش پس از آزادی از آشویتس است و از تجربهٔ پیچیده و سورئال رهایی و بازگشته آهسته و دشوار به زندگی عادی میگوید. این روایت به دلیل انسانگرایی عمیق، جزئیات تاریخی واضح و لحن متفاوت خود نهتنها بقای فیزیکی، بلکه پیامدهای عاطفی و روانی تروما را به تصویر کشیده است. برخی از ویژگیهای برجستهٔ این کتاب عبارتاند از:• روایتی شخصی از رهایی: بهجای وحشت زندان، نویسنده بر پیامدهای بقا تمرکز کرده است و عدم قطعیت و پیچیدگی آزادی را نشان میدهد.
• گسترهٔ تاریخی و جغرافیایی: این کتاب شرح سفر لوی به هفت کشور با جزئيات کامل است و نگاهی گسترده به اروپای پس از جنگ ارائه میدهد.
• انسانیت و همدلی: نویسنده در این کتاب برخورد با افراد مختلف را نشان داده و با وجود وحشتهایی که در گذشته پیش آمد، انسانیت و همدلی را نشان میدهد.
• نثر واضح و ساده: سبک نوشتاری لوی سرراست اما عمقاً تاثیرگذار است و همین داستان را بسیار قابلفهم و ساده کرده است.
• عمق روانشناختی: چالشهای عاطفی و ذهنی بازگشت به جامعه پس از آسیبهای روحی در این کتاب بررسی شده است.
• تأملات فلسفی: نویسنده بینشهایی در مورد حافظه، بقا و معنای رهایی در سایهٔ قساوت ارائه کرده است.
افتخارات و جوایز
.
از زمان انتشار «آتش بس» در سال 1963، این اثر با استقبال چشمگیری از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شده است. برخی از افتخارات و جوایز این کتاب عبارتاند از:• برندهٔ جایزهٔ کامپیلو (Premio Campiello)، معتبرترین جایزهٔ ادبی ایتالیا در 1963 • نامزد نهایی دریافت جایزهٔ استرگا (Premio Strega) در سال 1963
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
این کتاب برای کسانی است که بهویژه به حوادث جنگ جهانی دوم و هولوکاست علاقه دارند چون دیدگاهی منحصربهفرد و شخصی در مورد بقا و پیامدهای آسیب روحی در اختیارتان قرار میدهد. این کتاب مناسب کسانی است که به دنبال بینشهای عمیق انسانی در مورد تابآوری، امید و پیچیدگیهای آزادی پس از رنج هستند. دانشجویان ادبیات، فلسفه و روانشناسی نیز از مطالعهٔ این روایت تأملبرانگیز لذت خواهند بُرد. بنابراین اگر از مطالعهٔ کتابهایی مثل «انسان در جستجوی معنا» لذت بردید و به دنبال داستانهایی دربارهٔ استقامت روح انسان در میان سختیها میگردید، این کتاب را هم تأملبرانگیز و هم تأثیرگذار خواهید یافت.چرا رمان «آتش بس» را بخوانیم؟
.
• دیدگاه منحصربهفرد در مورد رهایی و بهبودی: برخلاف بسیاری از روایتهای هولوکاست که بر وحشت اردوگاه متمرکز هستند، این کتاب سفر اغلب نادیده گرفتهشده بازسازی پس از آزادی را نشان میدهد و چالشهای عاطفی و روانی بازگشت به حالت عادی را به تصویر میکشد.• انسانیسازی آسیبهای تاریخی: لوی با همدلی به افراد مختلفی پرداخته که از سختیهای جنگ زنده بیرون آمدهاند، انسانهای با پیشینههای مختلف که سعی دارند به زندگی عادی برگردند و انسانیت مشترک و مهربانیهای غیرمنتظرهای را که حتی پس از ظلم و ستم میتوانند پدیدار شوند را برجسته کرده است.
• تأملات فلسفی و اخلاقی: این کتاب خوانندگان را دعوت میکند تا عمیقاً در مورد حافظه، بقا و معنای واقعی آزادی بیاندیشند و نشان میدهد که چطور گذشته میتواند بر زمان حال تأثیر بگذارد و درک اخلاقی و فکری خواننده در مورد وقایع مختلف زندگی را تغییر میدهد.
• وضوح ادبی و عمق عاطفی: سبک سرراست و سادهٔ لوی با داستانسرایی زندهاش ترکیب شده تا تجربیات پیچیده و دردناک را به تصویر بکشد که درعین سادگی عمیقاً تأثیرگذار هستند و همین کتاب را تبدیل به مطالعهای خواندنی، جذاب و متفکرانه کرده است.
کتاب «آتش بس» را بخوانید چون روایتی عمیقاً شخصی دربارهٔ حوادث پس از زندهماندن در میان یکی از تاریکترین فصلهای تاریخ است. روایت پریمو لوی فراتر از صرفاً بقا پیش میرود تا فرآیند شکننده و پیچیدهٔ بازپسگیری زندگی و انسانیت در مواجهه با آسیبهای غیرقابلتصور را بررسی کند. نثر صادقانه و روشن کتاب نیز احساسات پیچیدهای را به نمایش گذاشته و تمرکز آن بر تعاملات واقعی انسانها و تابآوری است که در شما از تاریخ، اخلاق و شرایط انسانی را گسترش میدهد.
دربارهٔ نویسنده
.
پریمو لوی شیمیدان، بازماندهٔ هولوکاست و نویسندهٔ ایتالیایی است که در 1919 به دنیا آمد و در 1987 درگذشت. او نویسندهٔ چندین کتاب، مجموعه داستان کوتاه، مقاله، شعر و یک رمان بود. از جمله شناختهشدهترین آثارش میتوانیم به «اگر این نیز انسان است» اشاره کنیم که در سال 1947 منتشر شد و روایت او از سالی است که به عنوان زندانی در اردوگاه کار اجباری آشویتس در لهستان تحت اشغال نازیها گذراند. او کتاب مشهور دیگری با عنوان «جدول تناوبی» دارد که در سال 1975 منتشر شد و مجموعهای از داستانهای کوتاه و عمدتاً زندگینامهای است که هر داستان با نام یک عنصر شیمیایی نامگذاری شده است و مؤسسه سلطنتی آن را بهترین کتاب علمی نامید که تاکنون نوشته شده است. لوی در سال 1987 بر اثر جراحات ناشی از سقوط از پاگرد طبقهٔ سوم آپارتمانش درگذشت و مرگ او رسماً خودکشی اعلام شد؛ گرچه اطرافیان و دوستانش آن را یک تصادف دانستند. معرفی کتابهای مشابه:
.
اگر از مطالعهٔ این کتاب لذت بردید و به دنبال کتابهای مشابه میگردید که به شرایط سخت زندگی در طول جنگ جهانی و هولوکاست اشاره کرده باشند یا به موضوعاتی مثل تابآوری و شجاعت پرداخته باشند، پیشنهاد میکنیم کتابهای زیر را نیز مطالعه کنید. • کتاب سفر به انتهای شب (Journey to the End of the Night)
.
کتاب «سفر به انتهای شب» اثر لویی فردینان سلین (Louis-Ferdinand Céline) نویسنده و پزشک فرانسوی است. گرچه لحن و سبک این کتاب با «آتش بس» متفاوت است، اما هر دو کتاب دربارهٔ سفرهای طولانی و آشفتهای هستند که تحت تأثیر جنگ شکل گرفتهاند و دنیای از هم پاشیدهٔ پس از جنگ را از نگاه مردانی روایت کردهاند که رنج عظیمی را تحمل کردهاند. هر دو کتاب بر بیگانگی، پوچی، تلاش برای یافتن معنا در جهانی ویرانشده تأکید دارند و از سفر به عنوان استعارهای برای کاوش روانشناختی و اخلاقی استفاده کردهاند.شخصیت اصلی این کتاب فردیناند باردومو است و کتاب داستان او را در حالی دنبال میکند که در میان وحشت جنگ جهانی اول، آفریقای استعماری، آمریکای صنعتی و محلههای فقیرنشین فرانسه سرگردان است. این رمان از طریق تجربیات تکهتکه شدهٔ باردومو، جنگ، سرمایهداری، استعمار و وضعیت انسانی را با طنزی تلخ و سیاه به تصویر کشیده است و نگاهی به رنج و پوچی بر وجود انسان انداخته است.
• کتاب خالکوب آشویتس (The Tattooist of Auschwitz)
.
کتاب «خالکوب آشویتس» رمانی از هدر موریس (Heather Morris) نویسندهٔ نیوزلندیِ ساکن استرالیا است. این کتاب نیز مانند «آتش بس» ریشه در وقایع واقعی دارد و تصویری صمیمی از زندگی در طول و پس از هولوکاست ارائه کرده است. هر دو کتاب بر تابآوری و عشق در دوران وحشیگری تأکید کردهاند و از استقامت روح انسان در مواجهه با شرایط غیرانسانی میگویند. هر دو روایت، کورسویی از امید در میان وحشت ارائه کردهاند و به عنوان گواهی بر قدرت کسانی که در هولوکاست زندگی میکردند، عمل میکنند.او این کتاب را براساس داستان واقعی دختری به نام لاله نوشته است، یک یهودی اهل اسلواکیا که در طول جنگ جهانی دوم در آشویتس زندانی شده بود و به دلیل تواناییاش برای صحبت به چندین زبان خالکوبِ آشویتس شد و شمارهٔ شناسایی دیگر زندانیان را روی بازویشان خالکوبی میکرد. لاله در حین تحمل وحشت اردوگاه کار اجباری با یکی دیگر از زندانیان آشنا میشود و میان آنها رابطهای معنادار با امید و هدف شکل میگیرد و رمان شرح تلاشهای مصمم لاله برای حفظ جان خودش و گیتا در شرایط غیرانسانی اردوگاه است.
سخن پایانی
.
این رمان تصویری قدرتمند از تابآوری روح انسان در پی رنجی غیرقابل تصور است. خاطرات پریمو لوی صرفاً روایتی از زنده ماندن در اردوگاه کار اجباری نیست، بلکه خوانندگان را به سفری عمیق در فضای بین اسارت و آزادی میکشاند. این روایت نشان میدهد که چگونه رهایی تبدیل به یک بازیابی آنی نخواهد شد، بلکه یک فرآیند تدریجی و پیچیده پُر از امید، عدم قطعیت و تأمل است. توانایی لوی در انتقال این احساسات، تبدیل به یک داستان شخصی از بهبودی و جستجوی معنا پس از آسیب شدید شده است.قدرت این کتاب در داستانسرایی پیچیده و غنی آن نهفته است. لِوی ما را با طیف وسیعی از افراد در سفر بازگشت به ایتالیا آشنا میکند؛ افرادی که هر کدام زخمها و داستانهای خود را دارند. این برخوردها به ما یادآوری میکند که تاریخ از تجربیات شخصی بیشماری تشکیل شده و حتی تاریکترین فصلها نیز ممکن است با لحظاتی پُر از مهربانی و همبستگی همراه باشند. وسعت این کتاب درک ما از اروپای پس از جنگ و روشهای متنوع مقابله مردم با پیامدهای درگیری را تغییر خواهد داد.
«آتش بس» نهتنها یک سند تاریخی باارزش است، بلکه اهمیت فلسفی آن نیز ماندگار است. این کتاب خوانندگان را به تأمل در ماهیت آزادی، حافظه و هویت پس از آسیب روانی فرامیخواند و نشان میدهد که انسان از طریق استقامت میتواند به زندگی متعادلی دست یابد. این کتاب نهتنها وضعیت هولوکاست را نشان میدهد، بلکه وضعیت گستردهتر انسان و ظرفیت بازسازی پس از ویرانی را نیز به تصویر میکشد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
.
در بونا، ما دربارهٔ اردوگاه اصلی، آوشویتس واقعی، چیز زیادی نمیدانستیم. تعداد هِفتلینگهایی که از اردوگاهی به اردوگاه دیگر منتقل میشدند اندک بود و معدود کسانی که منتقل میشدند هم اغلب کمحرف بودند (مثل اکثر زندانیها) و اگر هم اهل حرفزدن بودند، دیگران بهراحتی باورشان نمیکردند.وقتی گاری یانکِل از آن آستانهٔ معروف گذر کرد، همه حیرتزده بودیم. بونا-مُنُویتس با دوازدههزار ساکنش مانند روستایی کوچک بود، و در مقابل، چایی که قدم در آن میگذاشتیم همچون شهری بود بیانتها: بهجای بلوکهایی از ساختمانهای یکطبقه، تا چشم کار میکرد ساختمانهای دلگیر و خاکستری سنگی بود، مربعشکل و سهطبقه، و همه شبیه به هم. ساختمانها را جادههای آسفالت صاف و عمودبرهم به یکدیگر متصل میکردند. همهجا خالی بود و ساکت، و لهشده زیر بار آسمان خاکستری، و رها شده در گلولای باران.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













