%10


دفعات مشاهده کتاب
718
علاقهمندان به این کتاب
8
میخواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد میکنند
2
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات کتابستان منتشر کرد:
پنج نفر بوديم؛ همراه و همراز و همدرد! دردمان چه بود؟ رفتن به جبهه! همه مان پانزده، شانزده ساله و شاگرد دبيرستاني. در آن جمع پنج نفره فقط من بودم که چند ماه پيش با هزار دوز و کلک توانسته بودم خودم را به عقبه ي منطقه ي عملياتي برسانيم. اما وقتي شب حمله فرا رسيد و خواستند گردان ما را به خط مقدم ببرند، فرمانده ي گردان آمد سراغم و محترمانه و بدون هيچ رحم و شفقتي حکم اخراجم را دستم داد. هرچه گريه و زاري کردم، اجازه نداد با آن ها در عمليات شرکت کنم. دست از پا درازتر برگشتم اسدآباد.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9786008460541
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
216 صفحه
نوبت چاپ
9
وزن
185 گرم
سال انتشار
1402
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده














112٬500 تومان
125٬000
%10