زنی که می شناختم

(1)
نویسنده:

1,000,000ریال

900,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
115

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب زنی که می شناختم

انتشارات چلچله منتشر کرد:
از این که تنها او روی صندلی نشسته بود و بقیه روی زمین، خجالت می کشید. در آن اتاق نسبتاً کوچک من به دیوار روبرو تکیه داده بودم، تا به دل سیر نگاهش کنم. صورت کودکانه اش را صبح، میان گریه و بی تابی اش بند انداختند، ابروهایش را برداشتند. با این که هیچ آرایشی جز بند و ابرو نداشت، صورتش خیلی تغییر کرده بود. همین جوری پوستش چون برگ گل، صورتش چون فرشته ای زیبا و مقبول و گِردی آن مثل قرص ماه بود. دور تا دورِ اتاق اقوام عروس و داماد نشسته بودند. همه از این وصلت شادمان بودند. زنی در گوشه ی اتاق نشسته بود و با شور و هیجان داریه می زد. زنان دیگر دست می زدند. دخترکی در لباس محلی، هم آوا با صدای داریه و دست ها می رقصید. لب های عروس خشک شده بود. تشنه بود. گمان می کرد چون عروس است نباید چیزی بنوشد. به همه چای و شیرینی تعارف کردند جز او. برایش استکانی آب آوردم. چندبار خواست از روی صندلی بلند شود. مادر و خواهرِ بزرگتر نشاندنش. چیزی در گوشش زمزمه کردند. خسته و کلافه بود. نمی دانست باید تا کی این وضع را طاقت بیآورد...
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 115 صفحه
    • 136 گرم
    • 1
    • 1399

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی