نام مرا باد می برد (پالتوئی)

(2)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
134

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب نام مرا باد می برد

انتشارات عنوان منتشر کرد:
هر دو سایه بودیم انگار. دو سایه در غروب. اونقدر کش اومدیم که کودکی‌‌‌‌‌‌‌‌مون گم شد. من موندم و جذبه‌‌‌‌‌‌‌‌ی کهربایی ایمران که مرد بود!... هزار بار بافتم و باز کردم این بخت سیاه رو!... رسم دخترهای ایل بافتن بود و کار من شکافتن قالی بختی که رنگ‌‌‌‌‌‌‌‌رنگ می‌‌‌‌‌‌‌‌بافتم: قرمز، قرمزتر از خون انگشتام. سرخ، سرخ‌‌‌‌‌‌‌‌تر از گونه‌‌‌‌‌‌‌‌هات، وقتی که چشم می‌‌‌‌‌‌‌‌دوختی به چشم‌‌‌‌‌‌‌‌هام. سیاه، چشمات همیشه سیاه‌‌‌‌‌‌‌‌تر از هر کلاف بود و بختم سیاه‌‌‌‌‌‌‌‌تر از چشمات... من بودم و ایمران که ساز می‌‌‌‌‌‌‌‌بست از پی‌‌‌‌‌‌‌‌ساز!
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی