نظر خود را برای ما ثبت کنید
تماشای صورت عروس از پشت تورِ سفید ممکن نبود، تکهای از موهای قهوهای روی پیشانی صاف او سایه انداخته بود. "کاش تور کنار نرود! خجالت میکشم!" خواهر شوهر چاق با جرینگ جرینگِ النگوها تور را کنار زد. باران نُقل و سکه بود که به سر و صورتش میخورد. نمیدانست نگاه هراسانش را باید به کجا بدوزد. "خوب شد. مژههایم دیگر به تور گیر نمیکند. زمین را نگاه کنم؟" خجالت میکشید! زن آرایشگر زحمت چندانی نکشیده بود تا چهرهای با آن زیبایی را بیرون بفرستد. اندک مایهای از آرایش تمام صورت را بزک کرده بود، مگر چشمهایش... چشمهایش به اختیار خودش بودند، شاد و بازیگوش و حالا پر از دلهره و نگرانی! هِلال ابروهای باریک دخترانه روی چشمهای مَست نگاه را به خود میخکوب میکرد و لبهایی گوشتی و کوچک که چندان ارادهای برای لبخندهای بیموقع نداشت. چانهاش بیاختیار میلرزید، و بغضی پنهان را به یاد میآورد.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.