کتمان

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
305

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب کتمان

انتشارات علی منتشر کرد:
یک جای کار می لنگید، یک جای حرف ها، عاشقانه ها و یک جای آغوش ها، بوسه ها، یک جای مولانا خوندن ها و شاید تمام این مرد آشفته می لنگید که هنوز نگاهم، شش دانگ حواسم و تتمه ی قلب در حال جون دادنم پی خمیدگی شونه هاش بود، پی تاب و قرار فراری از نگاهش و پی لب هایی که مدام برای گفتن حرفی باز می شد اما صدا نداشت، کلمه نداشت و شاید هم دل گفتن. یک جای دلسردی ای که نبود و نمی خواستم هم که باشه و نمی تونستم بودنش رو تحمل کنم، قرص نبود که من هم چنان من نبودم، نگرانی مجسمی بودم که نگاه می شدم و می پیچیدم میون بوی تن این مرد خطاکار و می غلتیدم لابه لای دلواپسی هاش و این در حالی بود که تمام من تو شبی اسیر شده بود که هراس فغان های اسما برای همیشه قعر اون دره ی لعنتی خاموش شد. با تکان خوردن دستی مقابل صورتش، نگاه گیج ش را از صورت مرد جدا کرد. نمی توانست بازی سرنوشت را درک کند این همه آدم توی کره ی خاکی وجود داشت . اما باید صاحب آن باغ وحش کمک حالش می شد؟! هرچند با برخورد آخرشان ، و درگیری لفظی که داشتند به نظر بعید میامد آن مرد کمکش کند. خواست از پشت میز بلند شود و رستوران را با سرعت ترک کند اما با یاداوری مرگ والدینش پاهایش سست شد . آن مرد که مقابلش نشسته بود و با آن نگاه گستاخ و بی پروایش براندازش می کرد. بی شک تنها مردی بود که می توانست به او کمک کند. چگونگی ش را نمی دانست. اما سرهنگ این امید را به او داده بود. به گفته ی سرهنگ تنها کسی که می توانست گره ی پرونده ی قتل پدر و مادرش را بگشاید آن مرد بود!
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 990 صفحه
    • 940 گرم
    • 1
    • 1400

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی