نظر خود را برای ما ثبت کنید
مزینانی پسرکی چشمآبی آفریده است، به نمایندگی از سوی همه آنها که شهر و دیارشان را رها کردند و به جبههها شتافتند. اما در ابتدای داستان، او دارد با قطار بر میگردد به خانهاش و در همان اولین سطور، ناگهان با تابوتهایی مواجه میشود، پوشیده با پرچمهای سهرنگ، شناور در میان تکههای یخ. پسرک چشمآبی اول حیرتزده و سرگردان میشود و ما گمان میکنیم که او کودکی است دور از این صحنهها و قضایا. اما خیلی زود روشن میشود که او خود از اهالی جنگ است و با قطار به سمت خانه باز میگردد؛ قطاری که مزینانی ذاتاً شاعر، تصاویر و تشبیهات درخشانی از آن به دست میدهد. در هر ایستگاه هم از قطار، شهید یا شهیدانی را پیاده میکنند تا قطار به ایستگاه آخر میرسد و پسرک چشمآبی به دیارش. اسب سفیدش که سخت دلتنگش بوده به پیشواز او میآید. ننه ربابه هم که پیرترین زن دنیاست و مادر و پدر پسرک هم از این اتفاق مبارک، شادی میکنند. پسرک با اسبش لحظاتی سرخوش و شاد را تجربه میکنند و خانمی، سگ خانه، به آنها حسادت میورزد. حالا مزینانی با ساختارشکنی قدرتمندی، داستان را از چشم و ذهن سگ روایت میکند و اوست که از خواستهها و آرزوهایش سخن میگوید. پسرک دوباره به جبهه میرود و سرانجام در هیئت همان مردگان زنده که در تابوتهای پرچمپوش دیده بود، با قطار برمیگردد.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.