فصل زمستان

(0)

460,000ریال

414,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
23

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب فصل زمستان

انتشارات پرسمان منتشر کرد:
همیشه فکر می کرد اگر بمیرد نمی تواند توی قبر بخوابد. از مردن می ترسید. وقتی می بردند انفرادی لختش کردند و لباس زندان را دادند و همه چیزش را گرفتند حتی ساعت. پیمان فکر کرد مرگ و زندان مثل هم هستند وقتی کسی می میرد لباسش را در می آورند و کفن می پوشانند. تنها توی قبر می خوابانند. توی انفرادی شب و روز برای پیمان فرق نمی کرد، مثل مرده ای که توی قبر خوابیده باشد یا می خوابید یا با خودش حرف می زد آنقدر بلند بلند که سکوت انفرادی دیوانه اش نکند. برای این که بفهمد شب یا روز شده گوشش را می چسباند به در آهنی و از سکوت راهرو یا عوض شدن صدای پای سربازها می فهمید شب شده یا روز.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی