هزار و یک شب (4جلدی)

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
138

علاقه مندان به این کتاب
4

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب هزار و یک شب

انتشارات آرشیو روز منتشر کرد:
شب چهاردهم
شهرزاد گفت: ای پادشاه سعادتمند، آن گدای یك چشم گفت: ای بانو، چون دختر پادشاه با کارد دایره ای کشید و طلسمی برآن نوشت و چندین ورد برآن خواند، ناگاه دیدیم که قصر تاریك شد و غول ظاهر گردید. همگی ترسیدیم. دخترسلطان به او گفت: لا اهلا و لا سهلا.
غول به صورت شیری پاسخ داد: ای خیانتکار، چگونه قول خود را از یاد بردی و پیمان خود را شکستی؟ زیرا من و تو به هم قول داده بودیم که یکدیگر را آزار ندهیم. حالا که تو قول خودت را زیر پا گذاشته ای، آماده باش. سپس دهان باز کرد و مانند شیر غرید.
دختر مویی از گیسوان گرفت و وردی برآن خواند. آن تار موفورا تبدیل به شمشیری برنده شد و شیر را به دو نیم کرد. سرشیربه شکل عقرب درآمد. دخترنیز تبدیل به مار بزرگی گردید و باهم درآویختند. سپس عقرب مبدل به عقاب شد و دختر نیز به شکل کرکس درامد. مدتی باهم جنگیدند. غول، گربه ای شد سیاه. دختر نیز به شکل گرگ درآمد...
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی