تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات پنجره منتشر کرد:
ژولیوس و رفقایش در خانه و بازنشسته اند. دیگر ماجراجویی های احمقانه .ندارند تا این که سروکله ی غریبه ای پیدا شد و به ژولیوس گفت من هرکول هستم و با دقت ژولیوس را برانداز کرد و انگشتش را فروکرد توی شکم ژولیوس و دنده های استخوانی اش و به او گفت: تو قهرمان نیستی شرط می بندم نمی دانی بعد از آن چه اتفاقی می افتد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر پنجره
