مامان بیتای ناتمام

مامان بیتای ناتمام

(1)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
49

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مامان بیتای ناتمام

... نُه ثانیه بعد دستگیره‌ی در اتاقم چرخید. باران، صدای پا، صدای ضربه‌های ساعت و سنگینی خودم. پنجره‌ی اتاق به بهانه‌ی گرم بودن هوا باز شد. صدای فندک شنیدم و بوی دود سیگار در اتاق پیچید. چشم‌هایم باز نمی‌شد.زور میزدم اما نمی‌توانستم. سیزده دقیقه بعد هیکل سایه‌ای آمد طرف من. ایستاد کنار تخت و هشت ثانیه.زل زد به من. بعد بالش را از زیر سرم کشید و گذاشت روی صورتم. نفس کشیدن سخت شد. اما سایه با همه‌ی سنگینی‌اش نشست روی بالش. نمی‌توانستم نفس بکشم. شروع کردم به دست و پا زدن. بی فایده بود. جیغ کشیدم. صدایم به هیچ‌جا نرفت...

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی