نظر خود را برای ما ثبت کنید
برنده ی جایزه ی پروین اعتصامی - آخرین تصویری که توی ذهنم مانده، انگار برج ایفل بود. آره. انگار برج ایفل را دیدم که آرامآرام، دور میشد. اولش انگار زیرش بودم. انگار پایههاش دو طرفِ تنم بود. بعد، دور شد و دور شد و دور شد تا... یکدفعه حس کردم، نه انگار برج ایفل نیست. برج آزادی. انگار برج آزادی روبهروم بود. انگار توی میدانِ آزادی بودم. گوشهی غربی میدان، همانجا که وقتی از کرج میآمدم، میدویدم تا برسم به اتوبوسهای B.R.T. همانجا. چشمم به برج آزادی بود. و صدا، صدای آن همه جمعیت. هزار هزارتا، شاید هم بیشتر و یک چیزی که ته گلو و دماغم داشت خفهام میکرد. چیزی تند، مثل گاز خردل، شاید هم فلفل، چه میدانم. شاید هم هیچ کدامشان. شاید فقط شدتِ آبِ ماشینهای آبپاش بود که به سرعت برق لولهام میکرد و نمیگذاشت نفس بکشم. چه میدانم شاید هم فقط با فشار جمعیت خورده بودم زمین و مغزم بود که حالا آرامآرام داشت میآمد توی دهانم و راه نفسم را میگرفت. یواشیواش صدای جمعیت دور میشد. و دور و دور و دور... و برج آزادی هم یواشیواش کوچک میشد و کوچک میشد و کوچک میشد.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.