کشکول شیخ‌بهایی

(1)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
195

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب کشکول شیخ‌بهایی

انتشارات پارمیس منتشر کرد: نامدارترین اثر بهائی الكشكول، معروف به «كشكول شیخ بهائی» است كه مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود. سپاس پروردگار یگانه یارى رسان را، و درود بر سرورمان محمد(ص ) و دودمانش ! هنگامى كه گردآورى كتاب ((توبره )) را به پایان رساندم كتابى كه نیكوترین و شیرین ترین مطلب از هر دست در آن گرد آمده است - و آن ، كتابى است كه در آغاز روزگار جوانى آن را تلقین و تنظیم كرده ام ، با ترتیبى كه از یارى باطن مایه گرفته است . و در آن مطالبى گنجانده ام ، كه هركسى بدان راغب است و دیدگان از آن لذت مى برند. و شامل است بر گوهرهایى از تفسیر و تاءویل هاى بین و چشمه هاى اخبار و آثار نیكو و حكمت هاى تازه ، كه دل ها به نور آنها روشن مى شوند. و كلماتى جامع چون ماههاى تابان در آن روشن كرده ام ، و از بوى هاى خوش آن ، مشام جانها را معطر ساخته ام . وارداتى در آن گنجانده ام ، كه استخوانهاى پوسیده را زندگى مى بخشد و ابیات نیكویى كه از روانى ، همچون شرابى خوشگوار در قدح ها جاى گرفته اند. و حكایات دلنشینى كه جانهاى خسته را آرامش مى بخشند. درهاى پراكنده نفیسى كه شایسته آنند، كه : با نور، و بر چهره حور نگاشته شوند. در لابلاى سخنان گوناگون ، بحث هایى را در یافته ام و ستیزهاى گوناگونى را كه خاطر من به هنگام اشتغال به تحصیل بدانها متوجه بوده است ، در آن آورده ام . با ترتیبى شگفت انگیز و پیراستگى زیبایى كه پیش از آن ، سابقه نداشته است . پس از این ، به مطالب كمیاب و دیگرى دست یافتم ، كه طبیعت هاى سالم بدانها توجه دارند و گوشها به شنیدن آن ، علاقه بسیار از خود نشان مى دهند. سخنان نیكویى كه خاطر غمگین را شاد مى كنند و همچون گوهرها، شایسته نگهدارى اند و لطیفه هایى كه روشن تر از باده صافى اند و پر فروغ تر از روزگار جوانى . اشعارى كه گواراتر از آب زلالند و لطیف تر از سحر حلال . پندهایى كه چون بر سنگ خوانده شوند آن را از هم بپاشند و اگر بر ستارگان عرضه گردند؛ آنها را بپراكنند نكته هایى نیكوتر گل هاى سرخ گونه ها ورقت انگیزتر از شكایت عاشقان . پس ، از خدا توفیق خواستم ، تا آن مطالب را در كتابى همانند كتاب پیشین بگنجانم و مصداق این مثل همگانى باشم كه ((كم ترك الاول للاخر)) (چه بسا اولینى كه به پاس دومى ، رها شد.) و هنگامى كه مجالى براى ترتیب آن نیافتم ، و روزگار نیز چنین فرصتى به من نداد، آن را همانند سبدى قرار دادم ، كه در آن ، ارزان بها و گران قیمت در كنار هم قرار گیرند، یا همچون گردنبدى كه دانه هاى آن ، از هم بپاشد. و آن را ((كشكول )) نامیدم ، تا با نام آن كتاب دیگرم برابرى كنم . و از آن كتاب ، در این یكى ، چیزى نیاوردم و برخى از صفحات آن را سپید گذاشتم تا به هنگام خود، از رویدادها پر سازم تا كشكول پر نباشد، زیرا، بینوایى كه كشكول ، آلت گدایى اوست ، چون كشكولش پر شود، از خواستن روى بر تابد. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی