قصه فرماندهان

قصه فرماندهان (14)(چهلمین نفر)

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
20

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه فرماندهان

کتاب حاضر شامل زندگی‌نامه داستانی شهید مجید بقایی فرماندة قرارگاه یکم کربلا است. کتاب شامل 9 عنوان می‌باشد و محتوای آنها عبارت است از: زندگی‌نامه (تولد، دوران کودکی، دوران تحصیلات عالیه، مبارزات وی قبل از انقلاب، مسئولیتها و نقش او در دوران جنگ، شهادت)؛ ماجرای مسابقه دوچرخه‌سواری در کودکی و ایثار مجید در بخشیدن دوچرخه‌اش به دوستش حمید، برای اینکه دوچرخه نداشت؛ جریان شکستن شیشه‌های ویترین سینماهای چند محل توسط او و دیگران در اعتراض به رژیم در اکران فیلمهای مستهجن و فاسد؛ ماجرای پخش اعلامیه‌ها و سخنرانی روحانی مسجد در بهبهان که منجر به تظاهرات مردمی شد؛ رد و بدل کردن پیامها با رمز و یافتن اسلحه‌هایی برای درگیری با رژیم پهلوی و فراری دادن مجروح انقلابی از دست ساواک؛ ماجرای محاصره شدن در منطقه ارتفاعات نیشداق و الله اکبر سوسنگرد و گریختن از دست دشمن؛ شناسایی کردن در منطقه حور در عملیات خیبر؛ ماجرای نشناختن وی توسط بسیجیان و برخورد عادی با او؛ شهادت وی در منطقه فکه و ماجرای دفترچه یادداشت او که اسامی 39 شهید را نوشته بود و نام چهلمین نفر نام خودش شد. خوبی و بدی آدم‌ها تا اندازه‌ای در همان بچگی آشکار می‌شود. نوجوانی که خوب تربیت شده و کنار سفره روزی حلال بار آمده است، می‌شود مجید بقایی که وقتی یکی از دوستانش دوچرخه‌ ندارد و از طرف هم‌سن و سالانش تحقیر می‌شود، او دوچرخه خود را در اختیارش می‌گذارد و اجازه نمی‌دهد که دوستش از بقیه بچه‌ها خجالت بکشد. این دقیقاً تم و موضوع قصه نخست «چهلمین نفر» است؛ کتابی که چهاردهمین جلد از مجموعه کتاب‌های «قصه فرماندهان» به شمار می‌رود و اصغر فکور کار نویسندگی‌اش را بر اساس زندگی شهید مجید بقایی در دست داشته است. نویسنده برای ورود کتاب به سرنوشت‌سازترین مرحله زندگی شهید بقایی، شتاب فراوانی دارد. فکور در دومین قصه این مجموعه، از حضور مجید در گروه منصورون و جلسات پنهانی و نقشه‌های آنان برای سرنگونی رژیم ظالم شاه می‌نویسد. این قصه‌ها ادامه دارد تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مجید بقایی در لشکر اسلام حاضر می‌شود و فرماندهی قرارگاه کربلا را بر عهده می‌گیرد و در همین اثنا، عجیب‌ترین و استثنایی‌ترین شهادت برای او رقم می‌خورد. او نام 39 تن از همرزمان شهیدش را می‌نویسد و مقابل عدد 40 را خالی می‌گذارد. روزی که جای خالی را با نام خود پر می‌کند، خود به شهادت می‌رسد.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی