یکی از همین روزها

یکی از همین روزها

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
67

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب یکی از همین روزها

لیلا می گوید:«بکشش،بلدید که.» می گویم:«ماریا را؟آن هم حالا.» با خشم نگاهم می کند.می گوید:«شاید هم ماریا را.فقط یک گزلیک دسته استخوانی می خواهد و یک جمدان و البته قبلش هم یک پیاله شراب چند ساله سی مسموم،هدیه ی عمو یا چه می دانم کی.»

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی