داستان امروز ایران (4)(مرگ همین گوشه کنارهاست)

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
122

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب داستان امروز ایران

در سایه روشن صبحگامی مردی که جلوتر از بقیه ایستاده بود بعد از خواندن چند جمله کوتاه از روی کاغذ، با سر اشاره کرد. مامور با لگد چارپایه ی زیر پایه جوانک را پرت کرد. صدای هق هق گریه ی زن را زیر رواق تاریک شنید. سرش گیج رفت. دهانش تلخ و گس شده بود. به جرز دیوار تکیه زد. جرات نکرد سرش را بلند کند. مردی که کلاه پوستی بر سر داشت، در روشنایی ماسیده ی صبحگاه زمستان، یک لحظه برگشت و نگاه اش کرد و اشک هایش را با دستمال پاک کرد. صدای مبهم زمزمه ی زن سیاه پوش را شنید. مرد سرش را بلند کرد. جنازه ی جوانک، آویزان از دار، با نسیم صبحگاهی به آهستگی تکان می خورد. اشک در چشم های مرد پر شد. به هق هق افتاد و آنگاه بی اراده بلند بلند گریه کرد و در فضای خاکستری صبح بارانی، به طرف در بزرگ آهنی برگشت.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی