نظر خود را برای ما ثبت کنید
بی حوصله رفتم سراغ تلفن كه پشت سر هم زنگ می خورد. از دیدن شماره ی آشنا خندان شدم. ـ الو! ـ سلام، چه طوری آرام؟ ـ سلام، خوبم، تو چه طوری فرنوش؟ ـ فرنوش چیه؟ بگو فرنوش خانم، یادت نره من فرنوش خانمم. ـ اوو مرسی از این همه احترام!! ـ چه كنیم دختردایی جون؟ ـ اَه... شماها كی میاین؟ فرودگاه چی... میاین دیگه؟ ـ آره دیگه هر چی باشه مادر زنِ دایی جونم داره از سفر مییاد. مامان می گه باید حتماً واسه استقبال بریم... بعد از كلی سر و كله زدن با فرنوش در مورد این كه چه لباسی بپوشه یا نپوشه، گوشی رو قطع كردم. روی تخت خوابم دراز كشیدم و سعی كردم تا آمدن بابا كمی استراحت كنم. مامان امروز خونه نبود چون از صبح به خونه ی مامانبزرگ رفته بود تا با كمك خاله پروین، خونه ی مامانبزرگ رو آماده كنن. مامانبزرگم "گلناز" كه همه "مامان گلی" صداش می زنیم امروز قراره از لندن برگرده. مامان گلی، یه جراحی سخت رو پشت سر گذاشته بود و حالا بعد از چند ماه دوری از خونه و بچه ها داره برمی گرده. دكترها معتقد هستند ریشه ی بیماری "مامان گلی" از بین رفته و از این بابت همه خوشحال و در تكاپو هستند تا ورودش رو جشن بگیرند.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.