سیب سرخ حوا

سیب سرخ حوا (شالان)

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
45

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب سیب سرخ حوا

بی­ حوصله رفتم سراغ تلفن كه پشت سر هم زنگ می ­خورد. از دیدن شماره­ ی آشنا خندان شدم. ـ الو! ـ سلام، چه­ طوری آرام؟ ـ سلام، خوبم، تو چه طوری فرنوش؟ ـ فرنوش چیه؟ بگو فرنوش خانم، یادت نره من فرنوش خانمم. ـ اوو مرسی از این همه احترام!! ـ چه كنیم دختردایی جون؟ ـ اَه... شماها كی میاین؟ فرودگاه چی... میاین دیگه؟ ـ آره دیگه هر چی باشه مادر زنِ دایی جونم داره از سفر می­یاد. مامان می­ گه باید حتماً واسه استقبال بریم... بعد از كلی سر و كله زدن با فرنوش در مورد این كه چه لباسی بپوشه یا نپوشه، گوشی رو قطع كردم. روی تخت خوابم دراز كشیدم و سعی كردم تا آمدن بابا كمی استراحت كنم. مامان امروز خونه نبود چون از صبح به خونه ­ی مامان­بزرگ رفته بود تا با كمك خاله پروین، خونه­ ی مامان­بزرگ رو آماده كنن. مامان­بزرگم "گلناز" كه همه "مامان گلی" صداش می­ زنیم امروز قراره از لندن برگرده. مامان گلی، یه جراحی سخت رو پشت سر گذاشته بود و حالا بعد از چند ماه دوری از خونه و بچه­ ها داره برمی­ گرده. دكترها معتقد هستند ریشه­ ی بیماری "مامان گلی" از بین رفته و از این بابت همه خوشحال و در تكاپو هستند تا ورودش رو جشن بگیرند.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی