

انتشارات نگاه منتشر کرد:
نگاهى به ارقام کافى است تا دريابيم سده بيستم در حال پايان گرفتن است. در عين حال با بررسى عميق و دقيقتر، مىبينيم که فرهنگ پانصد ساله مغرب زمين نيز بر همين منوال است. با اين باور که من فرصت را مغتنم شمردم تا به مرور منظّم دستاوردهاى بزرگ و شکستهاى مصيبتبار اين پنج سده بپردازم.
اين کار به من فرصت داد تا به شرحى دست اوّل از برخى جنبههاى انحطاط کنونى براى آيندگان دست يازم؛ شرحى که ممکن است تاکنون ناديده گرفته شده باشد. و نشان دهم که اين وجه، چگونه با جنبههاى مهمّ ديگر مربوط است. هرچند، در اين کتاب، نگاه ما معطوف به جنبههاى مثبت است. اين کتاب را براى کسانى به رشته تحرير درآوردهايم که مىخواهند راجع به هنر، انديشه، آداب، اخلاقيات و دين به مطالعه بپردازند. به زمينههاى اجتماعى اين موضوعها هم توجّه کردهايم؛ يعنى زمينههايى که به وقوع پيوسته يا در حال وقوعاند. فرض من آن است که چنين خوانندگانى، گفتوگويى انتخابى و انتقادى را بر گفتوگويى دايرهالمعارفْگون و بىطرفانه ترجيح مىدهند. با آگاهى از اين نوع خوانندگان، کوشيدهام تنها با اندکى دقّت بدانگونه که صحبت مىکنم بنويسم. زيرا مىخواهم نشان دهم که ذائقههاى امروزين را درک مىکنم.
طرح اين کتاب، طرحى نو است و برخلاف طرح تاريخهاى به اصطلاح ممتاز، توجه ويژه به تنظيم بخشها معطوف شده است. پيوند ميان بخشها در تاريخ فرهنگى، اهميتّى ويژه دارد، زيرا فرهنگ به بافتى مىماند که از رشتههاى گونهگون فراهم آمده، با رشتههايى که صرفآ وابسته به خود نيستند و در همان حال، هيچکدام چون جنگها و نظامها در تاريخ معيّنى به پايان نمىرسد. رخدادهايى که اغلب مشخّصکننده تازگى انديشه يا تغيير جهت فرهنگى هستند، چيزى جز مراحل تاريخ فرهنگى نيستند و به مرزبندى هم نمىانجامند. من سير روايت خود را با رخدادهايى از اين دست، آشکار مىکنم، امّا تقسيمْبندىهايم، مقيد به آنها نمىشود. پس از بازانديشىهاى متعدّد درباره گذشته و دست يافتن به طرحهايى بسيار روشن از آن بود که به فصلها و بخشهاى کتاب رسيدم. در اين روايت با چهار انقلاب بزرگ دينى، پادشاهى، ليبرال و اجتماعى روبهروييم؛ انقلابهايى که با همديگر فاصلههايى حدود يکصد سال دارند و هدفها و گرايشهاى آنها هنوز بر ذهنيّت و رفتار ما حاکم است.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
شاید بپسندید














از این مترجم













