نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آرینا منتشر کرد:
صدای نقاره بلند شده بود که چشم باز کرد. با تنی که خشک و لمس بود به سمت آبخوری رفت و آبی به دست و صورتش زد. تمام شب را در فکر و خیال سر کرده بود. گمان نمی کرد که آن مهر بر زندگی شان به همین راحتی ها باشد . گمانش بود که مریم تا لحظه ای که او نفس می کشد به پایش خواهد ماند. خود خواه بود و نمی خواست تصور کند دست مردی بر او نشسته باشد. در مورد مریم همچون مردی متعصب و کور دل رفتار می کرد و منطق برایش معنا نداشت. باید می رفت و از او دلیل مادر شدنش را پرس و جو می کرد. با شانه هایی افتاده راه خانه ی پیرزن را در پیش گرفت و با حالی خراب زنگ در را فشرد. خانه ی آخرش که مریم را می خواست، فقط مانده بود دلخوری اش چه کند؟ وره بر جانش نشسته بود بدتر از خوره ی پشت کوهی ها. در که به رویش باز شد سر بلند نکرد. نمی توانست نگاهش کند و جای خود مردی دیگر را در چشمان او ببیند.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.