نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات علم منتشر کرد:
ماها همه مون گدا بودیم. وقتی می گم گدا منظور فقیر و کم درآمد و اینا نیست... تازه می شه گفت، از گداهای تو خیابون که بچه ریقونه و عن دماغی کرایه می کنن هم بدتر بودیم اصلا کار و بار گدا که بد نیست. من گدا دیدم با صندلی چرخدار، سه تا خونه داشت که هر سه تا را اجاره داده بود. وقتی می خواست بره شمرون مردم با احترام صندلی شو تا می کردن خودشو رو صندلی جلو می نشوندن، تازه نه فقط مرسی و متشکرم و اینا نمی گفت، مردمو فحش می داد که مثلا چرا موقع بالا کشیدنش تو اتوبوس دستش درد گرفته.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
داستان حاضر درباره زنی است که موفق به راه اندازی اولین مرکز تربیت معلم در تهران می شود. در سراسر این داستان تخیلی، آهنگ ویوالدی با صدای قمرالملوک وزیری به گوش می رسد.