بی تابی (2 جلدی)(نشر علی)

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
102

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب بی تابی

انتشارات علی منتشر کرد:
همه نگاها حالا روی سرگرد بود که طرز نگاهش تا حدودی عوض شد و با لبخندی رو به من گفت عزیزم ، نمی خوای منو به خانواده ات معرفی کنی ؟
اخم و کلی سوال صورت دایی رو پر کرد یونس هم بدتر از دایی که سرگرد در همون هنگام به سمت دایی که از چهره و سنش می شد تشخیص داد که بزرگ خانواده است چرخید و در کمال ادب و احترام دستشو به سمتش بلند کرد و آروم و با لبایی خندون گفت:
سلام... از آشنایی با شما خیلی خوشوقتم
دایی متعجب بهش دست داد و به من خیره موند. سرگرد مچ گیرانه نگاه دایی رو دنبال کرد تا اینکه به من رسید. نگاهش مرموز و عجیب شده بود.
نمی تونستم حرفی نزنم اونقدر توی این یکساعت گذشته همه از حضور من و سرگرد سورپرایز شده بودن که خودمم کم آورده بودم
اما باید حرف می زدم از گوشه ی چشم نگاهم به سرگرد بود که با لبخندی بهم زل زد تا به بقیه معرفیش کنم.
برای گفتن واقعیت نگاهمو ازش کندم و رو به دایی که منتظر منو نگاه می کرد لب زدم و گفتم
دایی ... ایشون
همه به لب هام چشم دوختن طرز نگاه یونس که پشت سر سرگرد ایستاده بود، حرف زدن رو برام سخت تر می کرد لبخند. سرگرد کش اومد و برام چشم و ابرویی اومد:
ایشون همسرم
و تا خواستم اسمشو بر لب هام برونم خودش سریع دست به کار شد و با بیشتر فشردن دست دایی گفت:
فرزاد هستم
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 1212 صفحه
    • 1175 گرم
    • 1
    • 1401

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی