نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نقد فرهنگ منتشر کرد :
تاکنون طیف گستردهای از متفکران به موضوع عقبماندگی ایران از زوایای مختلف پرداختهاند، اما آنچه در این میان مغفول مانده، عدم بررسی عقبماندگی نظامهای سیاسی و اقتصادی از حیث عدم پایایی و زوال سیستمها و بهطور اخص بحث جانشینپروری در تاریخ و فرهنگ ایران است. در این کتاب بررسی میشود که چرا سیستمها اعم از سیاسی و اقتصادی حتی در بخش خصوصی دچار زوال و عدم توانایی در استمرار میشوند. اینکه چرا در جامعۀ ایران نگرش کوتاهمدت در تمام زمینهها حاکم است سؤال مهم این کتاب است. برای پاسخ به این پرسش میبایست اندیشمندان علوم انسانی مجالی برای ورود به عرصۀ تصمیمسازی و تصمیمگیری در سطوح مختلف داشته باشند تا ضمن آسیبشناسی این موضوع به ارائۀ راهکار بپردازند. تاکنون رویکرد تولید نیروی انسانی فنی و مهندسی بسیار غالب بوده و نتایج آن به اشکال مختلف از جمله پیدا شدن ادبیات عجیب و غریبی نظیر مهندسی فرهنگ، مهندسی اجتماعی و مهندسیهایی برای علوم انسانی جلوه کرده است. برای نیل به هدف مذکور در این کتاب نمونههای متعددی بررسی و تجزیه و تحلیل شده و راهکارهایی نیز ارائه شده است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب عقبماندگی و جانشینسوزی ایرانی اثر احمد اسکندریان نویسندهٔ ایرانی اثری است با رویکردی بدیع.اسکندریان با بررسی موارد عدم موفقیت در پایایی سیستمهای سیاسی و اقتصادی ایران ـ از دوران صفویه تا انقلاب ۵۷ ـ به این سؤال پرداخته که چرا ما عقب ماندهایم یا به عبارتی دیگر، علل عقبماندگی ایران از دیگر کشورهای پیشرو چه بوده است؟
«در یک تعریف نسبتاً ساده، سیستم عبارت است از مجموعهای از اجزا و روابط میان آنها که با ویژگیهایی معین و مشخص به هم وابسته یا مرتبط میشوند و این اجزا با محیط یک کُل را تشکیل میدهند. از جمله سیستمهای مکانیکی نظیر خودرو، سیستمهای ارگانیک نظیر سیستم ایمنی بدن موجودات زنده و سیستمهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که عناصر و اجزای آن انسانها هستند که بهدلیل تأثیر متغیرهایی نظیر ارزشها، نقشها، تاریخچه، فرهنگ و رفتار انسان به شکل فردی یا جمعی، در شمار سیستمهای بسیار پیچیده محسوب میشوند. «واحدهای تشکیلدهندهٔ این نوع سیستمها انسان (به شکل انفرادی) نیست، بلکه نقشی است که انسان در سیستمهای مختلف بازی میکند.» تحلیل سیستمها نوعی روششناسی علمی و نگرش به جهان است که بر پایهٔ بهکارگیری رویکرد سیستمی انجام میگیرد. در واقع فقط از طریق شناخت، درک آگاهانه و پدیدارشناسانه است که میتوان سیستمهای انسانی اعم از اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... را تجزیه و تحلیل کرد. بنابر آنچه در خصوص نظریهٔ سیستمها مطرح شد، زمانی که یک یا چند خردهسیستم از سیستمِ کُل دچار انحراف، اختلال و عقبماندگی شوند، نهایتاً نتیجهٔ موردانتظار، عقبماندگیِ کلی سیستمِ کلان یا ابرسیستم است.»
«بنابراین بعد از دوران باستان، هجوم اقوام بیگانه نظیر اسکندر، اعراب و چنگیزخان مغول، عصری وجود داشته که ایران تحت حکومت صفویان همپای بسیاری از کشورها در حال رشد بوده، همسایگان متجاوز خود را عقب رانده و توان حملات بعدی را از ایشان سلب کرده، امپراتوری عثمانی را شکست داده و بسیاری از مناطق اشغالی از جمله تبریز را آزاد کرده، با یک دیپلماسی فعال با بسیاری از کشورها ارتباط برقرار کرده و با ایجاد امنیت داخلی و خارجی زمینهٔ گسترش تجارت و بازرگانی و نهایتاً تولید و گردشگری را ایجاد کرده، جنوب کشور را که در اشغال قوای استعمارگر پرتغال بود، آزاد کرده و با اهمیت دادن به کشورداری، زمینهٔ رشد بسیاری از هنرمندان و معماران را فراهم آورده است و ... درست همین هنگام که روند حرکت و پیشرفت ایران روبهرشد و تا حدود زیادی مرهون زحمات شاه عباس اول است، با اتخاذ سیاستهایی بسیار وحشتناک، اسفناک و زیانآور، تبدیل به نقطهٔ عطف روند حرکت ایران میشود. همانطور که شاردن در تحلیل خود از شرایط ایران قرن هفدهم میلادی در سفرنامهاش بیان میدارد، شاه عباس در زمان حکومتش سرعت رشد ایران را بسیار افزایش داد و در اواخر دوران حکومتش به این روند پایان داد و بهزعم شاردن، آغاز انحطاط صفویه را رقم زد. شاه عباس چطور توانست در تاریخ معاصر ایران بهمثابه نقطهٔ عطفی عمل کند و ایران را به جای رشد و توسعه، به سمت قهقرا سوق دهد؟ نویسندگان و متفکران ایرانی بعد از عصر صفوی بهمانند همتایان اروپایی و برخی مستشرقین، روند روبهافول صفویه را ناشی از حضور پادشاهان نالایق دانستهاند و زوال آن دوران را به سستی و عدم کفایت پادشاهان بعد از شاه عباس اول نسبت داده و میدهند.»
«تفاوت عمدهٔ اصلاحات امپراتور میجی در ژاپن و اصلاحاتِ بعضی از صدراعظمهای عصر قاجار این بود که این اصلاحات در ایران از سوی صدراعظم ارائه و پیگیری میشد، اما چندان مدنظر و موضوع توجه پادشاه نبود و ایشان بیشتر دغدغهٔ یک حکومت بیدردسر را داشتند تا به امورات شخصی رسیدگی کنند و در بهترین حالت صدای اعتراضی از جامعه و خواص نظیر روحانیون برنخیزد. از همین رو بود که قائممقام فراهانی، امیرکبیر و میرزاحسینخان بهراحتی تنها میماندند و در اولین فرصت حذف فیزیکی میشدند؛ بهشکلی که حتی فردی تصور این را نکند که بخواهد با انجام اصلاحاتی منافع صاحبان نفوذ را به خطر اندازد. این عدم حمایت از مصلحان بهنوعی ریشه در جامعهشناسی جانشینکشی و جامعهشناسی نخبهکشی دارد و از دیدگاه سیستمی میتوان اینطور بیان کرد: چنانچه در یک سیستم عناصر بهشکلی نامتوازن عمل کنند، این عدم توازن قطعاً جلوه میکند. حال برای حل مسئله دو راه وجود دارد، اول اینکه سایر عناصر که ضعیفتر عمل میکنند، شناسایی، تجزیه و تحلیل شوند و ضعف مرتفع شود و عنصر یا عناصر مناسب جایگزین شوند. دوم اینکه بخش یا عناصری که کارآمدتر، چابکتر و مؤثرترند، شناسایی شوند، یا از میزان کارآمدی آنها کاسته شود یا حذف شوند تا جایگزینی متناسب با سایر عناصر سیستم در نظر گرفته شود.»
پس از شکستهای قوای ایران در برابر قوای روس و تحمیل نتایج ناخوشایند آن، معروف است که عباس میرزا سؤالی مطرح میکند مبنی بر اینکه چرا ما عقب ماندهایم؟ احتمالاً قبل از عباس میرزا افراد دیگری به این سؤال رسیده بودند، اما به شکل رسمی و از قول یک مقام بلندپایه این مسئله در آن برهه مطرح شد. از آن زمان تا به امروز متفکران، صاحبان اندیشه و خصوصاً روشنفکرانی نظیر مستشارالدولهٔ تبریزی، میرزا فتحعلی آخوندزاده ملکم خان و روشنکفران معاصر مانند احسان نزاقی، کاظم علمداری، سید جواد طباطبایی، عبدالکریم سروش و صادق زیباکلام از زوایای مختلف به بررسی این قضیه پرداختند و هر یک دلیل یا دلایلی برای این موضوع مطرح کردند. طیف گستردهٔ آرا و نظراتِ متفکران تا امروز جوانب مختلف این موضوع را از زوایایی گوناگون نشان میدهد اما آنچه تاکنون مغفول مانده و بسیار مهم است، عدم بررسی عقبماندگی نظامهای سیاسی و اقتصادی با رویکرد تحلیل سیستمی معطوف به عدم پایایی و زوال سیستمها و بهطور اختصاصی، بحث جانشینپروری در تاریخ و فرهنگ ایران است. در این خصوص احمد اسکندریان در کتابِ عقبماندگی و جانشینسوزیِ ایرانی ابتدا به چرایی و اهمیت جانشینپروری پرداخته است.
• دیباچه
• اهمیت جانشینپرروی و چرایی آن
• عقبماندگی
• عقبماندگی و جانشینپروری در ایران معاصر
• فرهنگ خودمداری و جانشینپروری
• کسبوکارهای خانوادگی بهمثابه سیستمهای اقتصادیِ خانوادگی
• بررسی کسبوکارهای خانوادگی در جهان
• سیستمهای اقتصادیِ غیرخانوادگی
• سخنِ پایانی
• فهرست منابع
• کتاب آزادی، قانون و سازمان اثر رضا داوری اردکانی فیلسوف و اندیشمند ایرانی و استاد بازنشستهٔ گروه فلسفهٔ دانشگاه تهران است. او در این کتاب به بررسی مفهوم آزادی از نگاه کانت پرداخته است و به شما توضیح میدهد در طول تاریخ آزادی، قانون و سازمان به چه معنا بوده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
یه کتاب مدیریتی هستش که سیستم های سیاسی و اقتصادی رو به زبان ساده بررسی میکنه و نگاه تاریخی داره به این موضوع، واقعا برای من موضوع جالب و ایده ی تازه ای داشت ، پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید