نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات روزنه منتشر کرد:
صدایی زنانه گفت: «مادرم می گفت: با این هوا که در سر داری عاقبت به همسری شاه می روی و من خواستم که از زوجات شاه باشم.» اولین کلمه را که گفت لرزه ای کوتاه، آمیخته با لذتی ناشناخته. به جانم انداخت. صاحب صدا فقط می توانست همان زنی باشد که آن شب مسخ مان کرده بود.
جمله اش را که تمام کرد چادر سیاهی دیدم که چرخ زنان در روشنایی چراغ دیواری قرار گرفت. چند دور گرد مجسمه ی ناصرالدین شاه گشت تا عاقبت نشست و دست ها را روی ران های مجسمه گذاشت.
بعد ادامه داد: «از شمارگان صیغه¬های محترمه بودن چنگی به دل نمی زد نیت کرده بودم از زنان عقدی همایونی باشم.» سرش را بالا آورد تا به صورت مجسمه نگاه کند که گوش واره های بلندش پایین افتاد. شکل قطره های اشک بود. گفت: «می-خواستم تا آن جا طرف میل شاه باشم که نقدینه و جواهرآلات و حتی خوراک شاه به دست من باشد.»
بعد از پای مجسمه بلند شد و دوباره شروع به چرخیدن کرد.
از متن رمان
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.