دوستی پردردسر

(1)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
71

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب دوستی پردردسر

انتشارات سوره مهر منتشر کرد: تولیک، از داخل دالان، با صدای بلند گفت: یوزیک آواره؛ با کلاه­ی پاره. بعد هم به زیر شیروانی­شان خزید؛ آنجا، پشت پنجره­ی گردی که زیر لبه­ی شیروانی بود و به طرف کوچه باز می شد نشست، تا ببیند یوزیک چه­کار می­خواهد بکند. یوزیک، زیاد معطل نکرد؛ و به طرف خانه­شان دوید. تولیک به خوبی دید که او چطور به راهروشان پرید، و فوری برگشت. وقتی بیرون آمد، تفنگی توی دستش بود. این، آن تفنگی که مدتی پیش، دو نفری از کنده­ی درخت ساخته بودند و با آن بازی می­کردند و ادای چریکها را در می­آوردند، نبود. بلکه تفنگ واقعی­ای بود، که پدر یوزیک، شبها با آن نگهبانی می­داد! تولیک که انتظار هر چیزی جز این را داشت، سراسیمه شد. «این دیوانه، چه فکری به سرش زده؟!» یوزیک، بعد از بیرون آمدن از خانه، ایستاد. تفنگ را بلند کرد و نشانه رفت. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی